- مشخصات کتاب
- [تقسیم مطالب]
- بخش اول: بیان اجمالی اهداف معنوی و اجتماعی حج
- بخش دوم: مشتمل بر بیان وجوب حج و عمره
- اشاره
- باب اول: مسائل ویژه حجةالاسلام
- اشاره
- فصل اول: وجوب فوری حَجَّةالاسلام
- فصل دوم: شرایط وجوب حَجَّةالاسلام
- اشاره
- شرط اول و دوم: «بلوغ» و «عقل»؛
- اشاره
- «مسألۀ 4» اگر غیر بالغ حج بجا آورد حج او صحیح است؛
- «مسألۀ 5» اگر بچۀ ممیّز برای حج محرم شود
- «مسألۀ 6» کسی که گمان میکرد بالغ نشده و قصد حج استحبابی کرد
- «مسألۀ 7» حج برای بچۀ ممیّز مستحب میباشد
- «مسألۀ 8» مستحب است ولیّ بچۀ غیر ممیّز، او را محرم کند
- «مسألۀ 9» مقصود از «ولیّ» در این مقام ظاهراً ولیّ شرعی بچه است؛
- «مسألۀ 10» پس از آنکه بچه محرم شد یا او را محرم کردند
- «مسألۀ 11» اگر پس از احرام بچه، ولیّ او را از محرمات احرام باز نداشت
- «مسألۀ 12» گوسفند قربانی حج کودک
- «مسألۀ 13» ولیّ بچه پس از احرام بچه باید او را وادار کند
- «مسألۀ 14» اگر ولیّ بچه او را محرم کرد
- «مسألۀ 15» اگر بچۀ نابالغ پیش از آنکه در میقات محرم شود بالغ گردد
- شرط سوم: «حرّیت و آزاد بودن» است؛
- شرط چهارم: اینکه انسان «مستطیع» باشد،
- اشاره
- «مسألۀ 16» «استطاعت مالی» یعنی داشتن توشۀ راه و وسیلۀ رفت و برگشت
- «مسألۀ 17» معتبر است در استطاعت مالی علاوه بر مخارج رفتن و انجام حج،
- «مسألۀ 18» معتبر است در استطاعت مالی علاوه بر مخارج رفت و برگشت
- «مسألۀ 19» اگر کسی مخارج حج را نداشته باشد
- «مسألۀ 20» کسی که فعلًا به ازدواج نیاز شدید دارد
- «مسألۀ 21» کسی که پول نقد یا مال موجود به مقدار استطاعت ندارد
- «مسألۀ 22» بر شخص غیر مستطیع واجب نیست پول قرض کند و به حج رود؛
- «مسألۀ 23» کسی که مخارج حج را دارد و دارای بدهی نیز میباشد،
- «مسألۀ 24» کسی که خمس یا زکات بدهکار است
- «مسألۀ 25» شخص مستطیع اگر پول ندارد لکن ملک دارد،
- «مسألۀ 26» کسانی که لوازم مازاد بر نیاز زندگی- مانند: فرش، لباس، جواهرات و اشیای قیمتی و عتیقه- دارند،
- «مسألۀ 27» اگر کرایۀ ماشین یا هواپیما زیاد باشد
- «مسألۀ 28» کسی که در راه حج برای خدمت،
- «مسألۀ 29» کسی که برای نیابت از دیگری اجیر میشود
- «مسألۀ 30» اگر کسی منزل گران قیمتی دارد
- «مسألۀ 31» اگر کسی زمین یا چیز دیگری را بفروشد که منزل مسکونی مورد نیاز خود را تهیه کند
- «مسألۀ 32» هرگاه کسی سرمایه یا ملک یا ابزار کار دارد
- «مسألۀ 33» زنی که مهرش برای مخارج حج کافی است
- «مسألۀ 34» اگر زن مستطیع شود و بتواند بدون همراهی شوهر و به وجود آمدن مشکلی به حج برود
- «مسألۀ 35» اگر کسی در وقت ازدواج به همسر خود وعدۀ یک حج بدهد،
- «مسألۀ 36» اگر زنی مستطیع است و برای حج ثبت نام کرده
- «مسألۀ 37» اگر کسی مستطیع شد جایز نیست با بخشش پول خود به پدر یا مادر یا دیگری و یا صرف آن در حج آنان، خود را از انجام حج عاجز کند؛
- «مسألۀ 38» کسی که استطاعت رفتن به حج دارد،
- «مسألۀ 39» با وجوه شرعیه مثل سهم امام و سهم سادات که به انسان به اندازۀ نیاز سالیانه پرداخت میشود،
- «مسألۀ 40» اگر کسی مستحق شرعی زکات یا خمس باشد
- «مسألۀ 41» اگر کسی شک کند مالی که دارد به اندازۀ استطاعت حج هست یا نه،
- «مسألۀ 42» میزان در وجوب حج، استطاعت از جایی است که فعلًا در آنجا میباشد.
- «مسألۀ 43» در مستطیع شدن فرقی نیست بین اینکه در ماههای حج
- «مسألۀ 44» اگر انسان مخارج سفر حج را ندارد
- «مسألۀ 45» اگر مالی را که برای حج کافی است به او ببخشند
- «مسألۀ 46» کسی که توانایی مسافرت به حج را ندارد
- «مسألۀ 47» اگر شخص غیر مستطیع پولی را تهیه و به پدر یا برادر یا یکی از دوستان خود که حج واجب خود را انجام داده است ببخشد
- «مسألۀ 48» در حج بذلی پول قربانی به عهدۀ بخشنده است؛
- «مسألۀ 49» کسی که برای حج به دیگری پول میبخشد
- «مسألۀ 50» معتبر است در استطاعت اینکه از ناحیۀ حج، سرمایه یا ملک یا محل کسب و یا شغلی که اساس زندگی اوست
- «مسألۀ 51» اگر باغ یا ملک یا کارخانهای دارد که فعلًا درآمدی ندارد
- «مسألۀ 52» کسی که از راه کسب یا غیر آن مخارج رفت و برگشت
- «مسألۀ 53» معتبر است در وجوب حج- علاوه بر استطاعت مالی- استطاعت بدنی
- «مسألۀ 54» کسی که از همۀ جهات استطاعت دارد
- «مسألۀ 55» کسی که استطاعت حج پیدا کرد، باید خرجهای مقدماتی آن را بدهد؛
- «مسألۀ 56» مسلمانان کشورهایی که حکومتشان فاسد و غیر اسلامی است
- «مسألۀ 57» اشخاصی که در وقت اسم نوشتن برای حج استطاعت مالی دارند
- «مسألۀ 58» اگر کسی استطاعت مالی پیدا کرد ولی هنوز از طرف دولت ثبت نام اعلام نشده
- «مسألۀ 59» اگر کسی مستطیع شود و در اسم نوشتن و یا رفتن به حج و تهیۀ مقدمات کوتاهی کند
- «مسألۀ 60» کسی که بعد از استطاعت مالی بدون تأخیر در تهیۀ مقدمات حج کوشش نمود
- «مسألۀ 61» شخص مستطیع خودش باید به حج برود و حج دیگری از طرف او کافی نیست؛
- «مسألۀ 62» اگر زنی در زمان حیات شوهر استطاعت مالی نداشت
- «مسألۀ 63» کسی که حج بر او واجب و مستقر شده
- «مسألۀ 64» اگر کسی از سالهای پیش مستطیع بوده
- «مسألۀ 65» اگر کسی با داشتن استطاعت مالی به خوردن تریاک عادت دارد
- «مسألۀ 66» اگر رفتن به حج موجب ترک واجب یا فعل حرامی میشود،
- «مسألۀ 67» اگر کسی در مدینۀ منوّره یا در راه حج مریض شود
- «مسألۀ 68» اگر بخواهند شخص مریضِ عاجز از حج را به مکۀ معظّمه ببرند،
- «مسألۀ 69» اگر کسی بعد از انجام عمرۀ تمتّع مریض شود
- «مسألۀ 70» اگر کسی به گمان اینکه استطاعت دارد به قصد عمره و حج تمتعِ واجب همۀ اعمال را انجام داد
- «مسألۀ 71» اگر کسی به گمان اینکه مستطیع نیست قصد عمره و حج استحبابی کند
- «مسألۀ 72» کسی که در اثر ندانستن مسأله گمان میکرد مستطیع شده است
- «مسألۀ 73» اگر کسی با تقلید صحیح در گذشته به حج مشرف شده
- «مسألۀ 74» کسی که احتمال میدهد حجی که در سالهای پیش انجام داده صحیح نبوده
- «مسألۀ 75» کسی که حج واجب خود را انجام داده است
- «مسألۀ 76» اگر کسی که مستطیع است به قصد عمرۀ تمتّع محرم شود و پس از ورود در حرم «2» از دنیا برود
- «مسألۀ 77» بر مستطیع لازم نیست با پول خود به حج برود؛
- «مسألۀ 78» جایز نیست انسان با مال حرام به حج برود؛
- فصل سوم: وصیّت به حج
- «مسألۀ 79» اگر کسی حَجَّةالاسلام بر او واجب شده باشد و آثار مرگ بر او ظاهر شود
- «مسألۀ 80» اگر کسی از دنیا برود و حَجَّةالاسلام بر او واجب شده باشد،
- «مسألۀ 81» اگر کسی از دنیا برود و حَجَّةالاسلام بر او واجب باشد
- «مسألۀ 82» اگر کسی از دنیا برود و حَجَّةالاسلام بر او واجب باشد
- «مسألۀ 83» اگر کسی وصیت کرده باشد که شخص معیّنی برای او حج بجا آورد
- «مسألۀ 84» اگر وصیت کند برای او از مال معیّنی حَجّةالاسلام انجام شود
- «مسألۀ 85» اگر کسی از دنیا برود و حَجَّةالاسلام بر او واجب باشد،
- «مسألۀ 86» اگر حَجَّةالاسلام بر میّت واجب باشد
- «مسألۀ 87» به مجرد نایب گرفتن ذمّۀ میّت بری نمیشود.
- «مسألۀ 88» اگر حج بر میّت واجب باشد و مال نداشته باشد
- «مسألۀ 89» اگر شخصی مثلًا منزل یا ملک خود را به دیگری صلح کند
- «مسألۀ 90» اگر مالی که برای حج میّت در نظر گرفته شده به وصیّ میّت تحویل داده شود
- فصل چهارم: نیابت در حج
- «مسألۀ 91» در نایب چند شرط معتبر است:
- «مسألۀ 92» نایب لازم نیست در وقت اجیر شدن تمام اعمال و احکام حج را به تفصیل بداند؛
- «مسألۀ 93» لازم نیست نایب همجنس منوبعنه باشد؛
- «مسألۀ 94» نایب شدن «صَرُورَه»
- «مسألۀ 95» در منوبعنه یعنی کسی که به نیابت او حجّ بجا میآورند دو شرط معتبر است:
- «مسألۀ 96» در منوبعنه بلوغ و عقل معتبر نیست؛
- «مسألۀ 97» معنای نیابت این است که نایب عمل را به جای منوبعنه انجام دهد،
- «مسألۀ 98» نایب «طواف نساء»
- «مسألۀ 99» نایب نمودن کسی که وقتش از حج تمتع تنگ شده
- «مسألۀ 100» در حج واجب نایب شدن یک نفر از چند نفر
- «مسألۀ 101» در حج نیابتی پول احرام و قربانی بر عهدۀ نایب است؛
- «مسألۀ 102» کسی که حج بر او واجب و ثابت شده،
- «مسألۀ 103» اگر از میّت مالی نزد کسی به قرض یا امانت یا عاریه یا به نحوی دیگر وجود داشته باشد
- «مسألۀ 104» ذمّۀ منوبعنه فارغ نمیشود مگر به اینکه نایب اعمال را به طور صحیح انجام دهد؛
- «مسألۀ 105» «نایب» یا اجیر میشود بر فارغ کردن ذمّۀ میّت،
- «مسألۀ 106» کسی که برای حج تمتع اجیر شده میتواند اجیر دیگری شود برای طواف یا سعی
- «مسألۀ 107» کسی که مستطیع نیست و از راه دور به نیابت دیگری به حج میرود
- «مسألۀ 108» یک نفر نمیتواند در یک سال برای دو نفر یا چند نفر نایب شود؛
- «مسألۀ 109» اگر کسی اجیر شود که در سال معیّنی برای میّت حج بجا آورد
- «مسألۀ 110» اگر اجیر شود تا برای کسی حج بجا آورد و تصادفاً مریض و ناتوان گردد
- «مسألۀ 111» اگر کسی برای حج به مبلغ معینی اجیر شود و آن مبلغ کفاف حج را ندهد،
- «مسألۀ 112» اگر کسی اجیر شود خودش به نیابت دیگری حج بجا آورد،
- «مسألۀ 113» اگر کسی اجیر شود برای دیگری در سال معینی حج بجا آورد
- «مسألۀ 114» اجیر باید اعمال حج را مطابق وظیفۀ خودش که از راه اجتهاد یا تقلید صحیح احراز کرده انجام دهد.
- «مسألۀ 115» در حج مستحب جایز است چند نفر در یک سال به نیابت یک نفر حج بجا آورند؛
- فصل پنجم: حجّ استحبابی
- «مسألۀ 116» مستحب است کسانی که شرایط وجوب حج را ندارند در صورت امکان به حج بروند.
- «مسألۀ 117» مستحب است انسان هنگام خارج شدن از مکۀ معظّمه نیّت برگشتن کند؛
- «مسألۀ 118» مستحب است کسی که هزینۀ سفر حج را ندارد قرض کند و به حج برود،
- «مسألۀ 119» کسی که تمکن ندارد از مال خودش به حج برود،
- «مسألۀ 120» مستحب است انسان کسی را که تمکن از حج ندارد
- «مسألۀ 121» مستحب است انسان به نیابت از ائمۀ معصومین علیهم السلام و همچنین به نیابت پدر و مادر و خویشان و برادران و خواهران دینی خود
- «مسألۀ 122» زن شوهردار یا زنی که در عدّۀ رجعی «1» است
- فصل ششم: اقسام عمره
- «مسألۀ 123» عمره نیز مانند حج گاهی واجب است و گاهی مستحب؛
- «مسألۀ 124» عمره نیز مانند حج
- «مسألۀ 125» واجب است بر کسی که میخواهد وارد مکه شود با احرام حج یا احرام عمره وارد شود.
- «مسألۀ 126» عمره و حج همانگونه که به استطاعت واجب میشوند به نذر و عهد و قسم
- «مسألۀ 127» تکرار عمره نیز مانند حج، مستحب مؤکّد است؛
- «مسألۀ 128» عمرۀ مفرده با عمرۀ تمتّع در بیشتر اعمال مساویند؛
- «مسألۀ 129» عمرۀ مفرده با عمرۀ تمتّع چند فرق دارد:
- فصل هفتم: اقسام حج
- «مسألۀ 130» حج بر سه قسم است:
- «مسألۀ 131» آنچه در مسألۀ پیش گفته شد مربوط به حَجَّةالاسلام است؛
- «مسألۀ 132» کسی که از شهرهای دور بوده و به مکۀ معظّمه آمده
- «مسألۀ 133» شخص مجاور مکۀ معظّمه که تصمیم برگشت به وطن را داشته باشد،
- «مسألۀ 134» کسی که مجاور مکۀ معظّمه شده ولی هنوز وظیفهاش به حج افراد و قران تبدیل نشده،
- فصل هشتم: صورت حج تمتّع به نحو اجمال
- فصل نهم: شرایط حج تمتّع
- «مسألۀ 138» در حج تمتّع چند شرط معتبر است:
- «مسألۀ 139» لازم نیست انسان اعمال حج و عمره را پیش از احرام یاد گرفته باشد.
- «مسألۀ 140» پس از انجام عمرۀ تمتّع بنابر احتیاط واجب باید انسان در مکه بماند
- «مسألۀ 141» همانطور که شخص متمتّع «1» پس از انجام عمرۀ تمتّع بنابر احتیاط واجب نباید از مکه خارج شود،
- «مسألۀ 142» کسی که وظیفهاش حج تمتّع است در حال اختیار و وسعت وقت نمیتواند به حج افراد یا به حج قران عدول نماید.
- «مسألۀ 143» اگر زن در حال احرام در میقات حائض یا نُفَساء باشد
- «مسألۀ 144» اگر زن در حال احرام در میقات حائض یا نُفَساء است و نمیداند برای طواف عمره پاک میشود یا نه
- فصل دهم: صورت حج افراد و حج قران
- فصل یازدهم: میقاتهای احرام
- اشاره
- اول: «مسجد شجره» است
- اشاره
- «مسألۀ 148» بنابر احتیاط واجب از خود مسجد و در داخل آن احرام ببندند
- «مسألۀ 149» جایز نیست احرام را از مسجد شجره تأخیر اندازند؛
- «مسألۀ 150» جنب و حائض میتوانند در حال عبور از مسجد شجره احرام ببندند
- «مسألۀ 151» اگر جنب در اثر کثرت جمعیت نتواند در حال عبور از مسجد احرام ببندد
- «مسألۀ 152» اگر زن حائض نتواند در حال عبور از مسجد شجره احرام ببندد
- دوم: «جحفه» است؛
- سوم: «وادی عقیق» است؛
- چهارم: «یَلَملَم» است
- پنجم: «قَرن المنازل» است؛
- ششم: منزل خود شخص است؛
- هفتم: «مکۀ معظّمه» است؛
- هشتم: «جعرانه» است؛
- نهم: «ادنیالحلّ» است،
- دهم: «فخّ» است؛
- یازدهم: محاذات یکی از میقاتهای پنجگانۀ نخست است،
- فصل دوازدهم: احکام میقاتها
- «مسألۀ 157» میقات یا به علم ثابت میشود و یابه شهادت دو مرد عادل
- «مسألۀ 158» احرام پیش از میقات جایز نیست؛
- «مسألۀ 159» همان گونه که تقدیم احرام بر میقات جایز نیست، تأخیر آن از میقات هم جایز نیست؛
- «مسألۀ 160» اگر کسی که قصد عمره یا حج دارد از جهت فراموشی و غفلت
- «مسألۀ 161» اگر زن حائض از روی ندانستن مسأله گمان میکرد نمیتواند در حال حیض احرام ببندد
- «مسألۀ 162» اگر کسی قصد عمره یا حج نداشت و برای کاری بدون احرام از میقات عبور کرد
- «مسألۀ 163» اگر شخص مستطیع با توجه و از روی علم و عمد بدون احرام از میقات عبور کرد،
- «مسألۀ 164» کسانی که در این زمانها با هواپیما به جده واردمی شوند،
- باب دوم: اعمال و شرایط و آداب عمرۀ تمتّع و آداب ورود به حرم و مکۀ معظّمه و مسجدالحرام
- اشاره
- فصل اول: احرام
- اشاره
- در احرام سه چیز واجب است:
- 1- نیّت
- اشاره
- «مسألۀ 165» «نیّت» یعنی قصد محرم شدن برای انجام اعمال عمره یا حج
- «مسألۀ 166» در اصل نیّت، گفتن به زبان یا خطور دادن و گذراندن در دل لازم نیست؛
- «مسألۀ 167» در نیّت احرام معتبر نیست که تصمیم داشته باشد همۀ محرمات و تروک احرام را از اول تا آخر ترک کند؛
- «مسألۀ 168» احرام و دیگر اعمال عمره و حج چنانکه گذشت از عبادات است
- «مسألۀ 169» اگر بعضی از ارکان عمره یا حج را به سبب ریا یا غیر آن باطل کند،
- «مسألۀ 170» اگر در اثر ندانستن مسأله یا غفلت به جای نیّت عمرۀ تمتّع نیّت حج تمتّع کند یا برعکس،
- «مسألۀ 171» اگر در اثر ندانستن مسأله یا غفلت گمان کرد حج تمتّع بر عمرۀ تمتّع مقدم است،
- دوم از واجبات احرام پوشیدن دو جامۀ احرام است
- اشاره
- «مسألۀ 172» بنابر احتیاط واجب لنگ باید به اندازهای باشد که حداقل از ناف تا زانو را بپوشاند؛
- «مسألۀ 173» بنابر احتیاط واجب باید دو جامۀ احرام را پیش از نیّت احرام بپوشند؛
- «مسألۀ 174» اگر مرد از روی فراموشی یا ندانستن مسأله بدون کندن پیراهن خود احرام ببندد
- «مسألۀ 175» اکتفا کردن به یک جامۀ بلند و بزرگ
- «مسألۀ 176» پوشیدن بیش از دو جامه در اول احرام
- «مسألۀ 177» إزار یعنی لنگ باید بدننما نباشد؛
- «مسألۀ 178» چنانکه گذشت در بچهها جایز است در آوردن لباسهای دوخته را تا «فخّ»
- «مسألۀ 179» بنابر احتیاط واجب باید دو جامۀ احرام را به قصد قربت
- «مسألۀ 180» آنچه در لباس نمازگزار شرط است در جامههای احرام نیز شرط است؛
- «مسألۀ 181» بنابر احتیاط واجب اگر در حال احرام لباسهای احرام نجس شود باید آنها را تطهیر یا عوض کنند.
- «مسألۀ 182» اگر بدن یا لباس را تطهیر نکنند
- «مسألۀ 183» لباسهای زن نیز در حال احرام باید پاک باشد
- «مسألۀ 184» باید به جامههای احرام عرفاً جامه و ثوب گفته شود؛
- «مسألۀ 185» واجب نیست شخص محرم همیشه دو جامۀ احرام را پوشیده باشد.
- «مسألۀ 186» افضل بلکه احوط این است که در وقت ورود به مکه
- «مسألۀ 187» بنابر احتیاط واجب شخص محرم نباید إزار یعنی لنگ را به گردن خود گره بزند؛
- «مسألۀ 188» اگر محرم مثلًا برای رفع سرما ناچار باشد از قبا یا پیراهن دوخته استفاده کند
- سوم از واجبات احرام «تلبیه» یعنی گفتن لبَّیک میباشد،
- اشاره
- «مسألۀ 189» از تلبیه آنچه وجوب آن قطعی است
- «مسألۀ 190» بر مکلف واجب است مقدار تلبیۀ واجب را یاد بگیرد
- «مسألۀ 191» شخص لال که تلبیه را میداند ولی نمیتواند بگوید،
- «مسألۀ 192» بچۀ ممیّز خودش تلبیه را بگوید؛
- «مسألۀ 193» در خصوص حج قران جایز است به جای تلبیه احرام را به وسیلۀ إشعار یا تقلید حیوان قربانی منعقد نمایند؛
- «مسألۀ 194» تلبیه در احرام عمره و حج، مانند تکبیرةالاحرام نماز است
- «مسألۀ 195» اگر تلبیه را فراموش کرد
- «مسألۀ 196» در صحت احرام و تلبیه طهارت از حدث اصغر و حدث اکبر شرط نیست؛
- «مسألۀ 197» شخصی که برای احرام عمرۀ تمتّع به میقات آمده اگر بعد از گفتن لبّیک در میقات و عبور از آن،
- «مسألۀ 198» اگر در میقات پس از پوشیدن لباس احرام شک کند تلبیه را گفته یا نه باید آن را بگوید.
- «مسألۀ 199» تلبیۀ واجب به نحوی که گذشت یک بار گفتن آن کافی است؛
- «مسألۀ 200» کسی که از مسجد شجره احرام میبندد بنابر احتیاط واجب تلبیه را در خود مسجد بگوید؛
- «مسألۀ 201» کسانی که برای عمرۀ تمتّع احرام بستهاند بنابر احتیاط پس از مشاهدۀ خانههای مکۀ معظّمه
- 1- نیّت
- مستحبات احرام
- «مسألۀ 202» برای احرام چند چیز مستحب است:
- اول: اینکه پیش از احرام خود را پاکیزه کند،
- دوم: کسی که قصد حج دارد از اول ماه ذیقعده،
- سوم: اینکه پیش از احرام، در میقات غسل کند؛
- چهارم: اینکه
- پنجم: اینکه احرام بعد از نماز و خواندن دعاهای وارده انجام شود؛
- ششم: اینکه هنگام پوشیدن دو جامۀ احرام بنابر فرمایش شیخ صدوق (ره) بگوید:
- هفتم: اینکه تلبیه را تکرار کند،
- «مسألۀ 202» برای احرام چند چیز مستحب است:
- مکروهات احرام
- تروک و محرّمات احرام
- اشاره
- اول از محرّمات احرام «شکار حیوان وحشی صحرایی» است؛
- اشاره
- «مسألۀ 204» در حال احرام شکار کردن حیوان وحشی صحرایی
- «مسألۀ 205» شکار حیوان وحشی در حرم جایز نیست؛
- «مسألۀ 206» خوردن گوشت شکار صحرایی در حال احرام حرام است؛
- «مسألۀ 207» بنابر مشهور شخص مُحرم اگر شکار را بکشد یا ذبح نماید
- «مسألۀ 208» حیوان وحشی صحرایی اگر در خارج حرم صید و ذبح شود،
- «مسألۀ 209» پرندگان نیز جزو شکار صحرایی محسوبند
- «مسألۀ 210» جایز نیست محرم حیوان شکار شده مانند آهو و کبوتر و سایر پرندگان را بخرد
- «مسألۀ 211» جایز نیست محرم حیوانات درنده را شکار کند یا بکشد
- «مسألۀ 212» هر شکاری که بر محرم حرام است،
- «مسألۀ 213» محرم بنابر احتیاط واجب زنبور را نکشد؛
- «مسألۀ 214» شکار کردن حیوانات دریایی
- «مسألۀ 215» ذبح و خوردن گوشت حیوانات اهلی
- دوم از محرّمات احرام «جماع» است؛
- اشاره
- «مسألۀ 216» اگر کسی در عمرۀ تمتّع از روی علم و عمد با زن خود نزدیکی کند،
- «مسألۀ 217» اگر محرم در حج پیش از وقوف به مشعر از روی علم و عمد با زن خود نزدیکی کند
- «مسألۀ 218» اگر محرم در حج بعد از وقوف به مشعر
- «مسألۀ 219» اگر محرم در عمرۀ مفرده پس از فراغت از سعی
- «مسألۀ 220» در مسائلی که گذشت فرقی نیست بین اینکه نزدیکی در جلوی زن باشد یا عقب،
- «مسألۀ 221» اگر با زن دیگری غیر از زن خود زنا کند
- «مسألۀ 222» در همۀ مسائلی که گذشت کسی که نزدیکی کرده مرتکب گناه شده
- «مسألۀ 223» اگر در احرام حج یا عمره با زن خود از روی غفلت و فراموشی یا ندانستن مسأله نزدیکی کند،
- «مسألۀ 224» اگر در احرام حج یا عمره از روی علم و عمد با زن خود بدون دخول نزدیکی کند
- سوم از محرّمات احرام «بوسیدن زن» است.
- چهارم از محرّمات احرام «لمس بدن زن و بازی با زن» است.
- پنجم از محرّمات احرام «نگاه کردن به زن» است.
- ششم از محرّمات احرام «استمناء» است.
- هفتم از محرّمات احرام «عقد ازدواج» و نیز «گواه شدن بر عقد ازدواج» است.
- «مسألۀ 232» مُحرم جایز نیست در حال احرام برای خود زن بگیرد
- «مسألۀ 233» اگر با علم به مسأله در حال احرام زنی را برای خود عقد کند،
- «مسألۀ 234» اگر مُحرم در حال احرام یا پیش از آن کسی را وکیل کرده که برایش زن بگیرد
- «مسألۀ 235» مُحرم جایز نیست به عنوان شاهد و گواه در مجلس عقد ازدواج حاضر شود؛
- «مسألۀ 236» بنابر احتیاط مُحرم در حال احرام بر واقع شدن عقد ازدواج شهادت ندهد؛
- «مسألۀ 237» بنابر احتیاط واجب زنی را که در حال احرام است برای کسی عقد نکنند؛
- «مسألۀ 238» اگر کسی زنی را برای مردی که در حال احرام است عقد کند و آن مرد دخول کند،
- هشتم از محرّمات احرام «استعمال بوی خوش» است.
- «مسألۀ 239» استعمال چیزهای خوشبو
- «مسألۀ 240» بنابر احتیاط واجب مُحرم باید از گلها و سبزیهایی که بوی خوش دارند
- «مسألۀ 241» خوردن میوههای خوشبو؛
- «مسألۀ 242» بر مُحرم واجب است بینی خود را از بوی خوش بگیرد.
- «مسألۀ 243» اگر مُحرم به پوشیدن لباس معطر یا غذا یا دوایی که در آن چیزهای خوشبو مصرف شده ناچار شود،
- «مسألۀ 244» خرید و فروش عطریات
- «مسألۀ 245» اگر تصادفاً یا عمداً لباس مُحرم به زعفران یا چیزهای خوشبوی دیگر آلوده شود،
- «مسألۀ 246» اگر مُحرم چیزهای خوشبو را عمداً بخورد
- «مسألۀ 247» اگر استعمال بوی خوش را در یک جلسه ادامه دهد
- «مسألۀ 248» مُحرم اگر در احرام حج پیش از تمام کردن سعی فوت کند
- نهم از محرّمات احرام «روغن مالی بدن» است.
- دهم از محرّمات احرام «سرمه کشیدن» است.
- یازدهم از محرّمات احرام «به دست کردن انگشتر به قصد زینت» است.
- دوازدهم از محرّمات احرام «زینت کردن و پوشیدن زیور» برای زن است.
- سیزدهم از محرّمات احرام «نگاه کردن در آینه» است.
- «مسألۀ 262» نگاه کردن مرد و زن در حال احرام در آینه برای زینت جایز نیست؛
- «مسألۀ 263» اگر عکس گرفتن از اشخاص یا منظرهها مستلزم نگاه در آینه باشد؛
- «مسألۀ 264» اگر در اطاقی که شخص محرم سکونت دارد
- «مسألۀ 265» نگاه کردن مُحرم به اجسام صاف و صیقل داده شده
- «مسألۀ 266» عینک زدن اگر زینت باشد
- «مسألۀ 267» در نگاه کردن در آینه کفاره ثابت نیست؛
- چهاردهم از محرّمات احرام «پوشیدن لباس دوخته» بر مردان است.
- «مسألۀ 268» بر مرد مُحرم پوشیدن پیراهن و قبا و شلوار و زیر شلواری
- «مسألۀ 269» بنابر احتیاط مرد مُحرم از پوشیدن هر نوع لباس دوخته اجتناب نماید؛
- «مسألۀ 270» اگر قمقمۀ آب مثلًا در محفظۀ دوخته باشد
- «مسألۀ 271» همیانی را که در آن پول خود را حفظ میکنند
- «مسألۀ 272» اگر مُحرم به فتق بند دوخته نیاز پیدا کند
- «مسألۀ 273» اگر مُحرم به لباس دوخته احتیاج پیدا کند
- «مسألۀ 274» کفارۀ پوشیدن لباس دوخته
- «مسألۀ 275» جایز است مُحرم هنگام خوابیدن از لحاف یا روانداز دوخته استفاده کند
- «مسألۀ 276» مُحرم جایز است شال ندوخته یا عمامه را دور کمر خود روی لنگ ببندد؛
- «مسألۀ 277» اگر مُحرم چند نوع لباس دوخته بپوشد
- «مسألۀ 278» اگر مُحرم چند لباس دوخته از یک نوع بپوشد
- «مسألۀ 279» اگر یک نوع لباس دوخته مانند پیراهن مثلًا بپوشد
- «مسألۀ 280» اگر از روی اضطرار و ناچاری چند نوع لباس دوخته بپوشد
- «مسألۀ 281» اگر مُحرم لباس دوختهای را از روی فراموشی یا ندانستن مسأله پوشیده است
- «مسألۀ 282» برای زنها جایز است در حال احرام هر اندازه لازم داشته باشند لباس دوخته بپوشند؛
- پانزدهم از محرّمات احرام «دکمه گذاشتن و گره زدن جامههای احرام» است.
- شانزدهم از محرّمات احرام «پوشیدن جوراب و چکمه» برای مردان است.
- هفدهم از محرّمات احرام «پوشیدن سر» برای مردان است.
- اشاره
- «مسألۀ 290» مرد مُحرم نباید در حال احرام تمام سر خود یا قسمتی از آن را با لباس یا پارچه بپوشاند؛
- «مسألۀ 291» مرد مُحرم اگر سرش را بشوید،
- «مسألۀ 292» مرد مُحرم نباید در حال احرام کلاه گیس
- «مسألۀ 293» گوشها در اینجا حکم سر را دارند؛
- «مسألۀ 294» مُحرم جایز است سر خود را با اعضای بدن خود مانند دستها یا ذراع خود بپوشاند؛
- «مسألۀ 295» مُحرم جایز است برای خواب سر خود
- «مسألۀ 296» برای مُحرم خوابیدن زیر پشه بند و مانند
- «مسألۀ 297» برای مُحرم گذاشتن بند مشگِ آب بر سر
- «مسألۀ 298» برای مُحرم جایز است هنگام سر درد،
- «مسألۀ 299» مُحرم اگر سر خود را هنگام خواب یا زمانی دیگر از روی غفلت و فراموشی یا ندانستن مسأله بپوشاند
- «مسألۀ 300» مُحرم جایز نیست در آب فرو رود
- «مسألۀ 301» مُحرم اگر سر خود را از روی علم و عمد بپوشاند
- «مسألۀ 302» مرد مُحرم اگر سر خود را با لباس دوخته بپوشاند،
- «مسألۀ 303» مرد مُحرم اگر سر خود را چند مرتبه بپوشاند،
- «مسألۀ 304» مرد مُحرم جایز است صورت خود را بپوشاند
- هجدهم از محرّمات احرام «پوشاندن صورت» بر زنها است.
- «مسألۀ 305» جایز نیست زن در حال احرام صورت خود یا قسمتی از آن را
- «مسألۀ 306» بنابر احتیاط واجب زن در حال احرام
- «مسألۀ 307» زن در حال احرام میتواند صورت خود را
- «مسألۀ 308» زن در حال احرام ناچار است سر خود را برای نماز بپوشاند
- «مسألۀ 309» جایز است زن در حال احرام برای رو گرفتن از مرد نامحرم
- «مسألۀ 310» کفارۀ پوشاندن صورت
- نوزدهم از محرّمات احرام «سایه قرار دادن مرد است بالای سر خود هنگام سیر و حرکت»
- «مسألۀ 311» جایز نیست مرد مُحرم هنگام سیر و طیّ مسافت،
- «مسألۀ 312» جایز است مرد مُحرم در منازل بین راه
- «مسألۀ 313» در حرمت استفادۀ مرد مُحرم از ماشین سقف دار و هواپیما و مانند اینها بین روز و شب فرق نیست.
- «مسألۀ 314» جایز است مرد مُحرم به وسیلۀ دست و ذراع خود جلوی
- «مسألۀ 315» استفاده از اشیای سقف دار و سایه دار برای زنها و بچههای نابالغ
- «مسألۀ 316» اگر مرد مُحرم از گرما یا سرما بی تاب میشود
- «مسألۀ 317» کفارۀ زیر سایه رفتن ذبح یک گوسفند است؛
- بیستم از محرّمات احرام «فسوق» است.
- بیست ویکم از محرّمات احرام «جدال» است.
- بیست و دوم از محرّمات احرام «کشتن جانوران بدن» است.
- بیست و سوم از محرّمات احرام «جدا کردن مو از بدن خود یا دیگری» است.
- «مسألۀ 325» مُحرم جایز نیست سر خود یا دیگری را بتراشد،
- «مسألۀ 326» مُحرم اگر سر خود را بدون ضرورت بتراشد
- «مسألۀ 327» مُحرم اگر موی سر خود را به غیر از تراشیدن برطرف کند،
- «مسألۀ 328» مُحرم اگر موهای زیر هر دو بغل خود را برطرف کند
- «مسألۀ 329» اگر مُحرم بعضی از سر خود را بتراشد
- «مسألۀ 330» اگر مُحرم یک مو یا چند مو از ریش یا غیر ریش خود بکند،
- «مسألۀ 331» اگر مُحرم عمداً دست به سر یا ریش خود بکشد
- «مسألۀ 332» جایز است مُحرم سر یا بدن خود را بخاراند،
- «مسألۀ 333» اگر مُحرم سر دیگری را بتراشد
- «مسألۀ 334» اگر مُحرم از روی فراموشی یا ندانستن مسأله سر خود را بتراشد
- «مسألۀ 335» در حرمت زایل کردن مو در حال احرام
- بیست و چهارم از محرّمات احرام «بیرون آوردن خون از بدن خود» است.
- «مسألۀ 336» مرد و زن در حال احرام جایز نیست به نحوی از انحاء خون از بدن خود بیرون نمایند؛
- «مسألۀ 337» اگر در حال احرام خون گرفتن یا حجامت کردن یا رگ زدن ضرورت پیدا کند
- «مسألۀ 338» مسواک کردن در حال احرام مانعی ندارد؛
- «مسألۀ 339» تزریق آمپول در حال احرام مانعی ندارد؛
- «مسألۀ 340» بنابر احتیاط کفارۀ بیرون آوردن خون از بدن
- «مسألۀ 341» مُحرم میتواند از بدن دیگری که مُحرم نیست خون خارج نماید؛
- بیست و پنجم از محرّمات احرام بنابر احتیاط «کندن دندان» است.
- بیست و ششم از محرّمات احرام «ناخن گرفتن» است.
- «مسألۀ 343» گرفتن ناخن یا قسمتی از آن در حال احرام جایز نیست؛
- «مسألۀ 344» اگر مُحرم دست یا پا و یا انگشت زیادی داشته باشد
- «مسألۀ 345» مُحرم اگر ناخن شخص دیگری را
- «مسألۀ 346» اگر مُحرم یک ناخن از دست یا پای خود بگیرد
- «مسألۀ 347» اگر مُحرم همۀ ناخنهای دستها را در یک مجلس
- «مسألۀ 348» اگر مُحرم همۀ ناخنهای دستها را بگیرد
- «مسألۀ 349» اگر چند ناخن از دستها بگیرد و چند ناخن از پاها
- «مسألۀ 350» اگر مُحرم قسمتی از یک ناخن خود را بگیرد
- «مسألۀ 351» اگر مُحرم ناچار شود ناخن یا ناخنهای خود را بگیرد
- «مسألۀ 352» اگر از روی فراموشی یا ندانستن مسأله
- «مسألۀ 353» اگر کسی برای مُحرم فتویٰ دهد که جایز است ناخن خود را بگیرد
- بیست و هفتم از محرّمات احرام «برداشتن سلاح» است.
- بیست و هشتم از محرّمات احرام بنابر احتیاط «جنگ کردن و کشتی گرفتن» است.
- بیست و نهم از محرّمات احرام «کندن و بریدن درخت و گیاه حرم» است.
- «مسألۀ 359» کندن و بریدن و چیدن هر چه در حرم خدا روییده و میروید،
- «مسألۀ 360» از حکم گذشته چند مورد استثناء شده است:
- «مسألۀ 361» درختی که ریشۀ آن در حرم و شاخههایش در خارج حرم،
- «مسألۀ 362» کندن و بریدن گیاه و درخت خارج حرم
- «مسألۀ 363» در مواردی که کندن یا بریدن گیاه و درخت در حرم جایز نیست
- «مسألۀ 364» شکار اگر در احرام عمره واقع شود،
- مستحبات ورود به حرم
- آداب ورود به مسجدالحرام
- «مسألۀ 367» مستحب است حاجی در حال ورود به مسجدالحرام با غسل باشد
- و مستحب است بر درب داخلی مسجدالحرام بایستد و بگوید:
- و هنگامی که داخل مسجد شد
- بعد کعبه را مخاطب قرار داده بگوید:
- و در روایتی دیگر وارد شده که درب مسجد میگویی:
- و هنگامی که محاذی حجرالأسود شدی بگو:
- پس به فرمایش شیخ صدوق (ره) نگاه کن به حجرالأسود و متوجه آن شو و بگو:
- و در روایت صحیحه از حضرت امام صادق علیه السلام نقل شده است:
- واگر نتوانستی همه را بخوانی بعضی را بخوان و بگو:
- فصل دوم: طواف خانۀ خدا واجبات، شرایط، احکام و آداب آن
- اشاره
- [طواف از ارکان عمرۀ تمتّع است]
- شرایط طواف
- اشاره
- اول «نیّت» است
- اشاره
- «مسألۀ 373» لازم نیست نیّت را به زبان بیاورد
- «مسألۀ 374» در صحیح بودن طواف و سایر عبادتها فرق نمیکند که عمل را برای خدا بجا آورد، یا برای رضا و خوشنودی خدا،
- «مسألۀ 375» اگر در بجا آوردن طواف یا سایر اعمال عمره و حج و عبادتهای دیگر ریا کند،
- «مسألۀ 376» اگر در عملی که برای خدا بجا میآورد مخلص نباشد
- «مسألۀ 377» اگر عمل را فقط برای خدا بجا آورد
- دوم از شرایط طواف «طهارت از حدث» است؛
- اشاره
- «مسألۀ 378» طهارت از حدث در طواف واجب شرط است؛
- «مسألۀ 379» مُحدث «1» اگر طواف واجب بجا آورد باطل است؛
- «مسألۀ 380» طواف یعنی «گردش هفت شَوْط دور خانۀ کعبه» مستحب مؤکد است؛
- «مسألۀ 381» اگر در بین طواف واجب حدث خارج شود مسأله چهار صورت دارد:
- «مسألۀ 382» اگر در بین طواف، حدث اکبر- مانند جنابت یا حیض و یا نفاس- عارض شود
- «مسألۀ 383» کسی که از وضو یا غسل کامل معذور است،
- «مسألۀ 384» کسی که از وضو یا غسل به طور کلی معذور است،
- «مسألۀ 385» کسی که از تیمّم نیز عذر دارد
- «مسألۀ 386» اگر بدل از غسل تیمم کرد
- «مسألۀ 387» اگر در سابق وضو گرفته و شک کرد که وضویش باطل شده یا نه
- «مسألۀ 388» اگر بعد از تمام شدن طواف شک کند
- «مسألۀ 389» اگر زن در حال احرام حائض باشد
- «مسألۀ 390» اگر زن در بین طواف واجب حائض یا نفساء شود-
- «مسألۀ 391» اگر زن با احرام عمرۀ تمتّع وارد مکه شد و با اینکه فرصت طواف و سایر اعمال را داشت
- سوم از شرایط طواف «پاک بودن بدن و لباس» است از خون و سایر نجاسات.
- «مسألۀ 392» بنابر احتیاط واجب از نجاساتی که در نماز بخشیده شده
- «مسألۀ 393» اگر شستن خون زخم و دمل مشقت و حرج داشته باشد
- «مسألۀ 394» اگر بعد از طواف یقین کند بدن یا لباس او در حال طواف نجس بوده است
- «مسألۀ 395» اگر نجس بودن بدن یا لباس را میدانست ولی فراموش کرد
- «مسألۀ 396» اگر در پاکی بدن یا لباس خود شک داشته باشد،
- «مسألۀ 397» اگر در بین طواف نجاستی بر بدن یا لباس عارض شود،
- «مسألۀ 398» اگر در بین طواف نجاستی را بر بدن یا لباس ببیند
- چهارم از شرایط طواف «ختنه» است در مردها؛ و این شرط در زنها نیست.
- پنجم از شرایط طواف «پوشاندن عورت» است بنابر مشهور و احتیاط واجب.
- واجبات طواف
- اشاره
- اول و دوم: اینکه طواف از حجرالأسود شروع شود و به حجرالأسود نیز ختم شود.
- سوم از واجبات طواف: اینکه خانۀ کعبه را در همۀ شَوْطها در طرف چپ خود قرار دهد.
- چهارم از واجبات طواف: اینکه حجْر اسماعیل علیه السلام را نیز دور بزند؛
- پنجم از واجبات طواف: اینکه طواف دور همۀ کعبه و خارج از خود کعبه واقع شود.
- ششم از واجبات طواف:- بنابر مشهور- اینکه طواف بین کعبه و مقام ابراهیم علیه السلام واقع شود.
- هفتم و هشتم از واجبات طواف: اینکه طواف باید هفت شَوْط کامل باشد،
- اشاره
- «مسألۀ 411» اگر از اول عمداً نیّت کند کمتر از هفت شَوْط یا بیشتر طواف کند
- «مسألۀ 412» اگر در بین طواف از نیّت هفت شوط برگردد
- «مسألۀ 413» اگر بعد از تمام شدن هفت شَوْط نیّت کند یک شَوْط دیگر زیاد کند
- «مسألۀ 414» اگر از اول یا در بین نیّت کند که هفت شَوْط طواف کند
- «مسألۀ 415» اگر در اثر ندانستن مسأله گمان کرد همینطور که هفت شَوْط طواف شرعی است یک شَوْط هم طواف شرعی مستحب است،
- «مسألۀ 416» بنابر احتیاط واجب در طواف واجب «قِران» جایز نیست؛
- «مسألۀ 417» اگر یک شَوْط یا کمتر یا بیشتر بر طواف خود اضافه کند
- «مسألۀ 418» در طواف واجب اگر از اول یا در بین طواف، قصد قِران کند،
- «مسألۀ 419» اگر از روی سهو و غفلت بر هفت شَوْط اضافهنمود،
- «مسألۀ 420» قطع کردن طواف مستحب هر چند بدون عذر باشد مانعی ندارد.
- «مسألۀ 421» اگر در بین طواف عمداً آن را رها کرد،
- «مسألۀ 422» اگر در بین طواف خسته شد
- «مسألۀ 423» اگر در بین طواف واجب عمداً آن را رها کند
- «مسألۀ 424» اگر از روی سهو و فراموشی بعضی از طواف واجب را ترک کرد
- «مسألۀ 425» اگر در بین سعی صفا و مروه متوجه شود که بعضی از طواف را ترک کرده است
- «مسألۀ 426» اگر در بین طواف مریض شود
- «مسألۀ 427» قطع کردن طواف برای انجام کارهای ضروری
- «مسألۀ 428» اگر در اثر عارض شدن جنابت یا حیض یا نفاس یا حدث اصغر و یا نجس شدن بدن یا لباس طواف را قطع کند،
- «مسألۀ 429» اگر در بین طواف واجب وقت نماز واجب تنگ شود،
- «مسألۀ 430» در چند مورد طواف کننده به شک خود اعتنا نمیکند و حکم به صحت طواف او میشود:
- «مسألۀ 431» در چند صورت شک در طواف موجب بطلان طواف است
- «مسألۀ 432» «گمان» در عدد شَوْطها
- «مسألۀ 433» اگر در طواف مستحب در عدد شَوْطها شک کند،
- «مسألۀ 434» اگر رفیق انسان که مورد اعتماد است به عدد شَوْطها یقین دارد
- مسائل متفرقۀ طواف
- «مسألۀ 435» اگر در بین سعی صفا و مروه یادش آید که طواف را بجا نیاورده
- «مسألۀ 436» اگر مریض یا کودکی را به دوش گرفت تا طوافش دهد
- «مسألۀ 437» در حال طواف تکلّم کردن، خندیدن، شعر خواندن و مانند اینها اشکال ندارد؛
- «مسألۀ 438» آب خوردن در حال طواف
- «مسألۀ 439» لازم نیست در حال طواف روی طواف کننده به طرف جلو باشد؛
- «مسألۀ 440» هر گاه در حال طواف در قسمتی از آن اشکالی پیش آمد
- آداب و مستحبات طواف
- «مسألۀ 441» 1- مستحب است در حال طواف بگوید:
- 2- در حال طواف بگوید:
- 3- هر وقت به در خانۀ کعبه میرسد
- 4- وقتی که به حِجْر اسماعیل علیه السلام رسید،
- 5- وقتی که از حِجْر اسماعیل علیه السلام گذشت و به پشت کعبه رسید
- 6- وقتی که به رکن یمانی رسید دست بلند کند و بگوید:
- 7- در بین رکن یمانی و حَجرالاسود بگوید:
- 8- در شوط هفتم وقتی که به مستجار-
- 9- رکن یمانی را استلام کند،
- 10- مستحب است در هر شَوْط، ستونهای چهارگانۀ کعبه
- 11- در وقت استلام حَجَرالاسود بگوید:
- فصل سوم: نماز طواف
- اشاره
- «مسألۀ 442» واجب است بعد از تمام شدن طواف واجب دو رکعت نماز
- «مسألۀ 443» واجب است پس از تمام شدن طواف واجب بدون فاصلۀ عرفی نماز طواف را بخواند؛
- «مسألۀ 444» نماز طواف واجب را بنابر احتیاط واجب باید
- «مسألۀ 445» جایز است در نماز طواف پس از حمد هر سورهای را که میخواهد بخواند؛
- «مسألۀ 446» نماز طواف را میتواند مانند نماز صبح بلند بخواند،
- «مسألۀ 447» اگر در رکعتهای نماز طواف شک کرد،
- «مسألۀ 448» اگر نماز طواف واجب را فراموش کند
- «مسألۀ 449» اگر نماز طواف واجب را فراموش کرد
- «مسألۀ 450» در حکم فراموشی نماز است اگر در اثر ندانستن مسأله آن را نخوانده است،
- «مسألۀ 451» اگر نماز طوافی را که فراموش کرده یا باطل بوده
- «مسألۀ 452» اگر عمداً و با علم به مسأله نماز طواف عمره یا حج را نخواند
- «مسألۀ 453» بر هر مکلف واجب است نماز خود و شرایط و واجبات و قرائت و ذکرهای واجب آن را به طور صحیح یاد بگیرد؛
- «مسألۀ 454» اگر نتوانست قرائت یا ذکرهای واجب نماز را یاد بگیرد
- «مسألۀ 455» نماز طواف را در همه وقت جایز است بخواند؛
- «مسألۀ 456» اگر کسی نماز طواف واجب را در حِجْر اسماعیل علیه السلام بجا آورد
- «مسألۀ 457» کسی که در عمرۀ تمتّع بعد از طواف وضویش باطل شده
- «مسألۀ 458» خواندن نماز طواف به جماعت در حال اختیار محل اشکال است؛
- «مسألۀ 459» اگر بین طواف واجب و نماز آن زیاد فاصله بیندازد،
- «مسألۀ 460» اگر قرائت نماز او غلط بوده
- مستحبات نماز طواف
- فصل چهارم: سعی بین صفا و مروه
- اشاره
- «مسألۀ 462» واجب است پس از نماز طواف سعی کند بین صفا و مروه
- «مسألۀ 463» سعی بین صفا و مروه باید هفت مرتبه باشد؛
- «مسألۀ 464» در سعی واجب است از صفا شروع کند،
- «مسألۀ 465» بنابر احتیاط واجب در سعی باید از اول کوه صفا، از پایین آن شروع کند
- «مسألۀ 466» در سعی جایز است بدون عذر نیز بر حیوان یا دوچرخه و مانند آن سوار شود
- «مسألۀ 467» واجب است رفت و برگشت بین صفا و مروه از راه متعارف باشد؛
- «مسألۀ 468» واجب است هنگام رفتن به طرف مروه متوجه مروه باشد؛
- «مسألۀ 469» سعی نیز مانند طواف از عبادات است و باید آن را به قصد قربت
- «مسألۀ 470» در سعی باید نیّت کند
- «مسألۀ 471» در سعی پوشاندن عورت و پاک بودن بدن و لباس و طهارت از حدث معتبر نیست.
- «مسألۀ 472» سعی نیز همانند طواف یکی از ارکان عمره و حج است.
- «مسألۀ 473» واجب است سعی را پس از طواف و نماز طواف بجا آورد؛
- «مسألۀ 474» اگر بیماری را به دوش بگیرد
- «مسألۀ 475» اگر کسی به هیچ گونه حتی سواره نتواند سعی را بجا آورد
- «مسألۀ 476» پس از نماز طواف لازم نیست فوراً و بلافاصله سعی را انجام دهد؛
- «مسألۀ 477» بنابر احتیاط واجب باید موالات عرفی را در سعی رعایت کند
- «مسألۀ 478» اگر بین صفا و مروه را چند طبقه کنند
- «مسألۀ 479» اگر عمداً زیادتر از هفت شوط سعی کند،
- «مسألۀ 480» اگر از روی اشتباه و فراموشی زیادتر از هفت شَوْط سعی کرده است،
- «مسألۀ 481» اگر عمداً بعضی از شَوْطهای سعی را در عمرۀ تمتّع ترک کند
- «مسألۀ 482» اگر از روی فراموشی بعضی از شَوْطهای سعی را ترک کرده است،
- «مسألۀ 483» اگر از روی فراموشی بعضی از شوطهای سعی را ترک کرد
- «مسألۀ 484» شک در عدد شَوْطهای سعی چند صورت دارد:
- «مسألۀ 485» اگر در روزی که طواف کرده است، فردای آن روز شک کند
- «مسألۀ 486» اگر پس از تمام شدن سعی و فراغت از آن شک کند
- «مسألۀ 487» اگر در حال طواف یا سعی پول یا چیز دیگر غصبی یا مالی که خمس آن داده نشده همراه دارد
- مستحبات سعی
- فصل پنجم: تقصیر و احکام آن
- اشاره
- «مسألۀ 489» در عمرۀ تمتّع واجب است پس از سعی تقصیر کند؛
- «مسألۀ 490» بنابر اقویٰ کندن مو کافی نیست؛
- «مسألۀ 491» تقصیر باید بعد از سعی باشد؛
- «مسألۀ 492» تقصیر نیز از عبادات است
- «مسألۀ 493» پس از تقصیر آنچه به سبب احرام حرام شده بود حلال میشود؛
- «مسألۀ 494» پس از فراغت از سعی لازم نیست فوراً تقصیر کند؛
- «مسألۀ 495» اگر عمداً تقصیر را تا وقت احرام حج ترک کند
- «مسألۀ 496» اگر تقصیر را فراموش کرد
- «مسألۀ 497» اگر از روی ندانستن مسأله بعد از سعی و پیش از تقصیر با زن خود نزدیکی کند
- «مسألۀ 498» در عمرۀ تمتّع طواف نساء واجب نیست؛
- باب سوم: اعمال، احکام و آداب حج تمتّع
- اشاره
- فصل اول: احرام حج و مستحبات آن
- «مسألۀ 499» اولین واجب حج تمتع «نیّت حج تمتع» است
- «مسألۀ 500» پس از انجام عمرۀ تمتّع بنابر احتیاط واجب باید انسان در مکه بماند
- «مسألۀ 501» پس از تمام شدن عمرۀ تمتّع لازم نیست فوراً احرام حج ببندد؛
- «مسألۀ 502» اگر احرام حج تمتّع را فراموش کند
- «مسألۀ 503» بنابر احتیاط در حج تمتّع پس از احرام و پیش از رفتن به عرفات، طواف مستحب بجا نیاورد؛
- «مسألۀ 504» چیزهایی که در احرام عمرۀ تمتّع مستحب بود و در مسألۀ «202» به آنها اشاره شد
- فصل دوم: وقوف به عرفات
- اشاره
- «مسألۀ 505» واجب است مُحرم به احرام حج در ظهر روز عرفه- نهم ذیحجّه- در عرفات باشد
- «مسألۀ 506» وقوف به عرفات نیز مانند سایر اعمال حج از عبادات است
- «مسألۀ 507» مقصود از «وقوف» توقف کردن و بودن در آن مکان است
- «مسألۀ 508» هر چند از بعضی اخبار استفاده میشود که میتوانند اول ظهر نماز ظهر و عصر را در خارج عرفات بخوانند
- «مسألۀ 509» عرفات بیابانی است در خارج حرم خدا،
- «مسألۀ 510» در عرفات کوهی است معروف به «جبل الرحمة» که جزو عرفات است.
- «مسألۀ 511» هر چند واجب است از بعد از ظهر تا مغرب شرعی در عرفات باشند ولی همۀ آن رکن حج نیست؛
- «مسألۀ 512» چنانکه گفته شد اگر با علم و عمد وقوف به عرفات را به طور کلی ترک کند،
- «مسألۀ 513» کسی که در اثر فراموشی یا دیر رسیدن به مکه یا اشتباه در ماه
- «مسألۀ 514» اگر کسی عمداً پیش از مغرب شرعی از عرفات کوچ کرد
- «مسألۀ 515» اگر ماه در نزد علما و قضات اهل سنّت در حجاز ثابت شد
- «مسألۀ 516» پس از رسیدن به عرفات مستحب است:
- 1- هنگام ظهر پس از قطع تلبیه «لااله إلااللّه» بگوید
- 2- غسل کند و نماز ظهر وعصر را با غسل و با یک اذان و دو اقامه بدون فاصله بجا آورد
- 3- وقوف در پایین کوه و در طرف چپ آن در زمینهای هموار باشد
- 4- در حال وقوف با طهارت باشد.
- 5- صد مرتبه: «اللّه اکبر» بگوید؛
- 6- این دعا را بخواند:
- 7- پس دستهای خود را به طرف بالابلند کند و بگوید:
- 8- این دعا را بخواند:
- 9- و بگوید:
- 10- رو به کعبه بایستد و صد مرتبه:
- 11- ده آیه از اول سورۀ بقره،
- 12- سورۀ: «قُل اعوذُ بِرَّبِ الفَلَق»
- 13- حمد خدا گوید بر همۀ نعمتهایش؛
- 14- پس بگوید:
- 15- و حاجتهای دنیایی و آخرتی خود را از خدا بخواهد؛
- 16- و نزدیک غروب آفتاب بگوید:
- 17- هر چه میتواند در حق برادران دینی خود دعا کند؛
- 18- بسیار خوب است که در این روز دعای حضرت سیّدالشهداء علیه السلام
- 19- پس از غروب آفتاب بگوید:
- 20- بسیار بگوید:
- فصل سوم: وقوف به مشعر
- اشاره
- «مسألۀ 517» شخص حاج پس از انجام وقوف به عرفات، در مغرب شب عید باید به طرف مشعرالحرام کوچ کند،
- «مسألۀ 518» وقوف در مشعر نیز از ارکان حج است
- «مسألۀ 519» وقوف در مشعر نیز مانند وقوف در عرفات از عبادات است
- «مسألۀ 520» بنابر احتیاط واجب در مشعر ذکر خدا را ترک نکند؛
- «مسألۀ 521» بنابر احتیاط واجب باید شب دهم را نیز تا طلوع فجر در مشعر به سر برد
- «مسألۀ 522» جایز است کمی پیش از طلوع آفتاب از مشعر به طرف منیٰ حرکت کند؛
- «مسألۀ 523» جایز است برای اشخاص ضعیف و معذور
- «مسألۀ 524» اگر در اثر فراموشی یا عذری دیگر وقوف از طلوع فجر تا طلوع آفتاب را به طور کلی ترک کند،
- «مسألۀ 525» از آنچه گذشت معلوم شد برای وقوف در مشعر سه وقت است:
- «مسألۀ 526» چون وقوف به عرفات دو وقت دارد:
- اشاره
- اول: هیچ یک از دو وقوف را به هیچ نحو درک نکند؛
- دوم: وقوف اختیاری عرفات و وقوف اختیاری مشعر را درک کند؛
- سوم: وقوف اختیاری عرفات و اضطراری مشعر را در روز عید درک کند؛
- چهارم: وقوف اختیاری مشعر را با اضطراری عرفات درک کند؛
- پنجم: وقوف اختیاری عرفات را با اضطراری مشعر در شب عید درک کند؛
- ششم: وقوف اضطراری عرفات را با اضطراری مشعر در روز عید درک کند.
- هفتم: وقوف اضطراری عرفات و اضطراری مشعر را در شب عید درک کند؛
- هشتم: فقط وقوف اختیاری عرفات را درک کند.
- نهم: فقط وقوف اضطراری عرفات را درک کند؛
- دهم: فقط وقوف اختیاری مشعر را درک کند؛
- یازدهم: فقط وقوف اضطراری مشعر را در روز عید درک کند.
- دوازدهم: فقط وقوف اضطراری مشعر را در شب عید درک کند.
- «مسألۀ 527» اگر کسی در بیابانی به گمان اینکه از عرفات است وقوف کند و بعد معلوم شود از عرفات نبوده و اشتباه کرده است،
- «مسألۀ 528» خدمهای که حجشان حج نیابتی است
- «مسألۀ 529» اگر کسی غیر از معذورین عمومی در اثر ندانستن مسأله به وقوف اضطراری مشعر در شب عید اکتفا کرد
- مستحبات وقوف به مشعر
- «مسألۀ 530» 1- مستحب است با وقار و آرامش دل
- 2- در راه رفتن، میانه رو باشد
- 3- نماز مغرب و عشا را تا مشعر تأخیر اندازد؛
- 4- در وسط وادی، طرف راستِ راه پیاده شود؛
- 5- هر چه میتواند شب را به شب زنده داری
- 6- بعد از نماز صبح با طهارت حمد و ثنای خدا گوید؛
- 7- وقوف در مشعر را
- 8- در حال وقوف برای خود و پدر و مادر و اولاد و اهل و مال و برادران و خواهران مؤمن خود دعا کند؛
- 9- مستحب است ریگهایی را که در منیٰ برای رمی جمرات لازم است از مشعر جمع آوری کند؛
- 10- مستحب است در کوچ کردن به طرف منیٰ وقتی که به وادی مُحَسِّر رسید مقدار صد قدم مانند شتر تند حرکت کند؛
- فصل چهارم: واجبات منیٰ در روز عیدقربان
- «مسألۀ 531» پنجم و ششم و هفتم از واجبات حج اعمال سهگانۀ منیٰ است
- 1- رمی جمرۀ عقبه:
- «مسألۀ 532» اولین واجب منیٰ در روز عید «رمی جمرۀ عقبه» «1» است؛
- «مسألۀ 533» در ریگها سه شرط معتبر است:
- «مسألۀ 534» در رمی چند چیز معتبر است:
- «مسألۀ 535» وقت رمی جمره از طلوع آفتاب روز عید است تا مغرب شرعی؛
- «مسألۀ 536» کسانی که از رمی جمره در روز معذورند
- «مسألۀ 537» اگر احتمال دهد ریگهایی را که در حرم است از خارج حرم به حرم آورده باشند
- «مسألۀ 538» اگر احتمال دهد ریگهایی را که جمع آوری کرده بِکْر نباشند
- «مسألۀ 539» اگر شک کند آنچه را برای رمی جمعآوری کرده «حِصی»- یعنی ریگ- به آنها گفته میشود یا نه،
- «مسألۀ 540» اگر در عدد ریگهایی که انداخته یا در رسیدن آنها به جمره شک کرد،
- «مسألۀ 541» اگر پس از فراغت از رمی بلافاصله در صحت آن شک کرد،
- «مسألۀ 542» اگر معلوم شود ریگهایی را که انداخته به جمره نخورده است
- «مسألۀ 543» اگر چند ریگ را با هم بزند مانعی ندارد؛
- «مسألۀ 544» باید ریگ را با دست بزند؛
- «مسألۀ 545» جایز است سواره رمی کند؛
- «مسألۀ 546» طهارت از حدث و خبث در رمی معتبر نیست؛
- «مسألۀ 547» برای کودکان و بیماران و افراد بیهوش که قدرت رمی ندارند واجب است نایب بگیرند
- «مسألۀ 548» اگر بیمار یا بیهوش بعد از تمام شدن عمل نایب سالم شود،
- «مسألۀ 549» بر رمی در طبقۀ دوم جمرات،
- مستحبات رمی جمرات
- 2- قربانی و شرایط و مستحبات آن:
- «مسألۀ 551» دوم از واجبات منیٰ در روز عید در حج تمتّع «هَدْی» یعنی قربانی است.
- «مسألۀ 552» در شرایط عادی یک قربانی برای چند نفر کافی نیست؛
- «مسألۀ 553» قربانی باید در منیٰ باشد؛
- «مسألۀ 554» اگر قربانگاه را در خارج منیٰ درست کردهاند
- «مسألۀ 555» بنابر احتیاط واجب قربانی باید در روز باشد؛
- «مسألۀ 556» بنابر احتیاط واجب قربانی را از روز عید تأخیر نیندازد.
- «مسألۀ 557» اعمال منیٰ در روز عید قربان به ترتیب عبارت است از:
- «مسألۀ 558» قربانی نیز مانند سایر اعمال حج از عبادات است
- «مسألۀ 559» در حیوان قربانی چند شرط معتبر است:
- «مسألۀ 560» اگر در روز عید غیر از اخته یافت نمیشود
- «مسألۀ 561» اگر به طور کلی حیوان قربانی یافت نمیشود
- «مسألۀ 562» در قربانی دست کم یک گوسفند واجب است
- «مسألۀ 563» اگر حیوانی را به گمان صحیح و سالم بودن بخرد و قربانی کند و بعد معلوم شود مریض یا ناقص بوده است،
- «مسألۀ 564» اگر حیوانی را با احتمال لاغری بخرد و به امید چاق بودن با قصد قربت قربانی کند
- «مسألۀ 565» اگر بعد از قربانی کردن شک کند آیا حیوان واجد شرایط بوده است یا نه
- «مسألۀ 566» بنابر احتیاط اگر احتمال نقص یا عیب در حیوان میدهد آن را بررسی کند.
- «مسألۀ 567» اگر حیوان سالمی را برای قربانی بخرد و در راه قربانگاه زمین بخورد
- «مسألۀ 568» لازم نیست خود انسان ذبح کند
- «مسألۀ 569» اگر میخواهد برای ذبح نایب بگیرد باید به شخص مورد اطمینان نیابت دهد؛
- «مسألۀ 570» اگر نایب در خرید حیوان و ذبح نیابت داشته باشد
- «مسألۀ 571» بنابر احتیاط واجب ذبح کننده باید مؤمن اثناعشری باشد؛
- «مسألۀ 572» ولیّ بچه که او را مُحرم کرده است به احرام حج تمتّع،
- «مسألۀ 573» بنابر احتیاط در صورت امکان قربانی را سه قسمت کند:
- «مسألۀ 574» اگر نه قربانی دارد و نه پول آن را،
- «مسألۀ 575» اگر بدون مشقت میتواند قرض بگیرد
- «مسألۀ 576» اگر در اشیائی که در سفر با خود دارد چیز زایدی به اندازۀ پول قربانی وجود دارد
- «مسألۀ 577» اگر قربانی و پول آن را ندارد
- «مسألۀ 578» سه روز از ده روز روزه باید در ماه ذیحجّه واقع شود؛
- «مسألۀ 579» سه روز روزه باید پشت سر هم باشد؛
- «مسألۀ 580» اگر تا آخر ذیحجّه این سه روزه را نگرفت
- «مسألۀ 581» پس از گرفتن سه روزه باید هفت روز روزه پس از مراجعت به وطن خود بگیرد.
- «مسألۀ 582» بنابر احتیاط هفت روز را نیز پشت سرهم بگیرد.
- «مسألۀ 583» اگر روزه رانگرفت و از دنیا رفت،
- «مسألۀ 584» کسی که در حج اجیر دیگری است میتواند برای ذبح قربانی نایب بگیرد
- «مسألۀ 585» در شب عید قربانی کردن جایز نیست،
- «مسألۀ 586» کسی که در حال احرام است پیش از تقصیر یا تراشیدن سر
- «مسألۀ 587» اگر چند نفر پول روی هم گذاشتند و به کسی وکالت دادند که برود و گوسفند بخرد
- «مسألۀ 588» کسی که در اثر ندانستن مسأله گوسفند خود را برای ذبح به غیر مؤمن داده است
- «مسألۀ 589» سابقاً گفته شد که قربانی باید در منیٰ باشد
- «مسألۀ 590» اگر کسی بدون گرفتن وکالت از دیگری
- «مسألۀ 591» ذبح باید با کارد آهنی باشد
- «مسألۀ 592» اگر به کسی در خرید حیوان و ذبح آن وکالت داد
- «مسألۀ 593» اگر کسی به اعتقاد اینکه گوشتها تلف میشود و قربانی تضییع مال است قربانی نکرد
- «مسألۀ 594» محرم میتواند پیش از ذبحِ قربانی خود،
- «مسألۀ 595» قربانی را اگر از پول متعلَّق خمس
- «مسألۀ 596» اگر برای رمی جمرۀ عقبه نایب گرفت
- «مسألۀ 597» اگر قربانی را عمداً از روز عید تأخیر انداخت
- «مسألۀ 598» در قربانی چند چیز مستحب است:
- 3- تقصیر یا سر تراشیدن:
- «مسألۀ 599» سوم از واجبات منیٰ در روز عید
- «مسألۀ 600» خنثای مشکل «2» اگر از دو دستۀ اخیر نباشد
- «مسألۀ 601» در تراشیدن سر بنابر احتیاط همۀ سر را بتراشد.
- «مسألۀ 602» تقصیر و سر تراشیدن نیز مانند سایر اعمال حج از عبادات است
- «مسألۀ 603» در سر تراشیدن جایز است انسان سر خود را
- «مسألۀ 604» کسانی که باید سر خود را بتراشند اگر سرشان مو ندارد،
- «مسألۀ 605» کسانی که مخیّرند بین تقصیر و سرتراشیدن اگر سرشان مو ندارد
- «مسألۀ 606» در تقصیر تراشیدن ریش
- «مسألۀ 607» در تقصیر کافی بودن زدن موی زیر بغل و زیر شکم،
- «مسألۀ 608» وقت تقصیر و تراشیدن
- «مسألۀ 609» اگر در اثر فراموشی یا ندانستن مسأله، تقصیر یا سرتراشیدن را پیش از قربانی یا پیش از رمی جمره بجا آورد
- «مسألۀ 610» جای تقصیر و سرتراشیدن منیٰ است؛
- «مسألۀ 611» طواف و سعی را باید پس از تقصیر یا سر تراشیدن بجا آورد.
- «مسألۀ 612» پس از تقصیر یا سرتراشیدن همۀ محرمات احرام بر او حلال میشود مگر زن و بوی خوش،
- «مسألۀ 613» اگر قربانی از روز عید تأخیر افتاد
- «مسألۀ 614» اگر کسی را برای قربانی وکیل نماید
- «مسألۀ 615» کسانی که مخیّرند بین تقصیر و تراشیدن سر،
- «مسألۀ 616» کسی که وظیفهاش تراشیدن سر است
- «مسألۀ 617» مُحرم جایز نیست پیش از سر تراشیدن یا تقصیر، خودش سر دیگری را بتراشد یا موی او را بزند،
- «مسألۀ 618» اگر در اثر عدم امکان ذبح در منیٰ،
- «مسألۀ 619» اگر بچۀ ممیز تمام اعمال حج را به نحو صحیح انجام دهد
- «مسألۀ 620» در سر تراشیدن چند چیز مستحب است:
- فصل پنجم: اعمال مکۀ معظمه
- اشاره
- «مسألۀ 621» بعد از انجام سه واجب منیٰ در روز عید، واجب است به مکه برود
- «مسألۀ 622» طواف و نماز و سعی در اینجا از نظر کیفیت و واجبات و شرایط و احکام، مانند طواف و نماز و سعی عمره است؛
- «مسألۀ 623» محل انجام اعمال پنجگانۀ یاد شده بعد از اعمال منیٰ است
- «مسألۀ 624» برای چند طائفه جایز است طواف و نماز و سعی را پس از احرام حج و پیش از رفتن به عرفات انجام دهند:
- «مسألۀ 625» سه طائفۀ اول که طواف و سعی را جلو انداختهاند
- «مسألۀ 626» کسی که به جهتی از جهات میترسد به مکه برگردد جایز است طواف نساء را نیز جلو بیندازد.
- «مسألۀ 627» اگر بعد از ورود به مکه نتواند بعضی از اعمال نامبرده را انجام دهد
- «مسألۀ 628» تروک و محرمات احرام حج در سه مرحله حلال میشوند:
- «مسألۀ 629» برای کسانی که در اثر ترس از حیض یا مرض یا جهات دیگر طواف و سعی و طواف نساء را جلو انداختهاند،
- مسائل طواف نساء
- «مسألۀ 630» طواف نساء و نماز آن در کیفیت و واجبات و شرایط و احکام مانند طواف حج و نماز آن میباشد؛
- «مسألۀ 631» طواف نساء اختصاص به مرد ندارد؛
- «مسألۀ 632» بنابر احتیاط واجب بچۀ ممیّز که احرام بسته نیز برای حلال شدن زن یاشوهر برای او،
- «مسألۀ 633» طواف نساء و نماز آن هر چند واجبند، ولی رکن حج نیستند؛
- «مسألۀ 634» در حال اختیار باید طواف نساء را پس از سعی بجا آورد،
- «مسألۀ 635» اگر در اثر فراموشی یا ندانستن مسأله، طواف نساء و نماز آن را پیش از سعی بجا آورد،
- «مسألۀ 636» زنی که میترسد حائض شود و نتواند طواف نساء را بجا آورد
- «مسألۀ 637» اگر زن حائض شد و کاروان او مهلت نمیدهند
- «مسألۀ 638» در حج اجارهای نایب باید طواف نساء را به نیابت منوبعنه بجاآورد؛
- «مسألۀ 639» اگر کسی طواف نساء را که بر او واجب بوده بجا نیاورد تا از دنیا برود،
- «مسألۀ 640» اگر طواف نساء را فراموش کرد
- مستحبات طواف حج و نماز آن و سعی
- فصل ششم: اعمال منیٰ در ایام تشریق
- اشاره
- 1- بیتوتۀ در منیٰ یعنی ماندن شب در آنجا:
- «مسألۀ 642» بنابر مشهور بر حجاج واجب است شب یازدهم و دوازدهم ذیحجّه را
- «مسألۀ 643» بر چند طایفه واجب است در شب سیزدهم نیز در منیٰ بمانند:
- «مسألۀ 644» کسی که یکی از محرمات در حال احرام را غیر از آنچه گذشت انجام داده
- «مسألۀ 645» بنابر اقویٰ کسی که در احرام عمرۀ تمتع نیز از صید یا زن اجتناب نکرده
- «مسألۀ 646» در بیتوتۀ در منیٰ کافی است از مغرب شرعی تا نصف شب در آنجا بماند؛
- «مسألۀ 647» از برخی اخبار معتبره استفاده میشود که جایز است پیش از غروب آفتاب یا اول شب از منیٰ خارج شود؛
- «مسألۀ 648» بیتوتۀ در منیٰ مانند سایر اعمال حج از عبادات است
- «مسألۀ 649» لازم نیست در منیٰ بیدار بماند:
- «مسألۀ 650» بر چند طایفه بیتوته و ماندن شب در منیٰ واجب نیست:
- «مسألۀ 651» اگر بعد از ظهر روز دوازدهم از منیٰ کوچ کرد
- «مسألۀ 652» در ایام تشریق واجب نیست روزها در منیٰ بماند،
- «مسألۀ 653» اگر بیتوتۀ در منیٰ را بدون عذر ترک کرد،
- «مسألۀ 654» اگر اول شب در منیٰ ماند ولی پیش از نصف شب خارج شد
- «مسألۀ 655» اگر شب را به قصد عبادت در مکه ماند ولی خوابش برد
- «مسألۀ 656» اگر در اثر اشتباه در خارج منیٰ
- «مسألۀ 657» اگر برای طواف و سعی به مکه رفته بود
- «مسألۀ 658» بنابر احتیاط جای قربانیِ کفارات حج منیٰ است؛
- «مسألۀ 659» کسانی که از منیٰ روز دوازدهم کوچ میکنند جایز نیست پیش از ظهر کوچ کنند؛
- «مسألۀ 660» اگر در اثر عذر شرعی رمی جمرات را در شب دوازدهم انجام داده
- 2- رمی جمرات سهگانه در روزها:
- «مسألۀ 661» شبهایی که باید در منیٰ بیتوته کند در روزِ آنها واجب است جمرات سهگانه (اولیٰ و وسطیٰ و عقبه) را به ترتیب رمی کند؛
- «مسألۀ 662» کسانی که باید شب سیزدهم را در منیٰ بمانند
- «مسألۀ 663» در هر روز باید به هر یک از جمرات سه گانه هفت ریگ بزند
- «مسألۀ 664» کیفیّت، واجبات، شرایط، احکام، آداب
- «مسألۀ 665» وقت رمی جمرات
- «مسألۀ 666» کسانی که میدانند در روز نمیتوانند رمی کنند-
- «مسألۀ 667» رمی جمرات نیز از عبادات است
- «مسألۀ 668» رمی جمرات سه گانه باید به ترتیب واقع شود؛
- «مسألۀ 669» اگر پس از رمی جمرات متوجه شد از برخی گذشتهها سه ریگ یا کمتر باقی مانده
- «مسألۀ 670» اگر رمی همۀ جمرات یا بعضی از آنها را در برخی از روزها- عمداً یا از روی فراموشی یا ندانستن مسأله- ترک کرده
- «مسألۀ 671» اگر پس از مغرب متوجه شود چند عدد از هفت ریگِ همۀ جمرات یا بعضی از آنها را نزده
- «مسألۀ 672» اگر پس از مغرب یقین کرد یکی از سه جمره را رمی نکرده است
- «مسألۀ 673» اگر پس از رمی جمرات سه گانه متوجه شود سه ریگ یا کمتر، از یک جمره باقی مانده
- «مسألۀ 674» اگر رمی جمرات یا برخی از آنها را عمداً یا از روی فراموشی
- «مسألۀ 675» اگر به گونهای بیمار شود که نمیتواند رمی جمرات یا برخی از آنها را انجام دهد،
- «مسألۀ 676» اگر بیمار در روز نمیتواند رمی کند ولی در شب میتواند،
- «مسألۀ 677» نایب باید اعمال اختیاری را انجام دهد؛
- «مسألۀ 678» زنها که شبانه از مشعر به منیٰ کوچ میکنند جایز است در همان شب جمرۀ عقبه را رمی کنند؛
- «مسألۀ 679» کسانی که به جهتی از جهات قربانی و سر تراشیدن را از روز عید عقب انداختهاند،
- «مسألۀ 680» اگر پس از گذشتن روز در انجام وظیفۀ روز یا در صحت آن شک کرد
- «مسألۀ 681» اگر پس از تمام شدن رمی و گذشتن از محل آن در صحت آن شک کرد
- «مسألۀ 682» اگر پس از شروع در رمی جمرۀ بعد در عدد ریگهایی که به جمرۀ پیش زده یا در رسیدن آنها به جمره شک کرد،
- «مسألۀ 683» در ایام تشریق در منیٰ چند چیز مستحب است:
- خاتمه:
- اشاره
- آداب مکۀ معظّمه
- «مسألۀ 684» حجاج محترم اگر در روز عید قربان یا در ایام تشریق، طواف حج و سعی و طواف نساء را به طور کامل بجا آورده باشند
- 1- خواندن نماز و قرآن و سجده و ذکر خدا
- 2- بسیار نگاه کردن به کعبه
- 3- آشامیدن از آب زمزم
- 4- در هر شبانه روز ده طواف کامل بجا آورد:
- 5- سیصد و شصت طواف کامل به عدد ایام سال بجا آورد؛
- 6- هر چه میتواند به نیابت رسولخدا صلی الله علیه و آله و سلم
- 7- مستحب است داخل کعبه برود،
- 8- یک طواف به عنوان طواف وداع با نماز آن بجا آورد
- 9- از خدا بخواهد که به او توفیق بازگشتن
- 10- زمانی که میخواهد از مکه خارج شود مقدار یک درهم خرما بخرد و صدقه دهد
- 11- شهید اول (ره) در دروس فرموده است:
- عمرۀ مفرده
- احکام مصدود و محصور
- «مسألۀ 687» «صدّ» به معنای منع و «حصر» به معنای حبس «2» است.
- «مسألۀ 688» اگر کسی به قصد عمره یا حج احرام ببندد،
- 1- احکام مصدود:
- «مسألۀ 689» اگر کسی احرام بست برای عمرۀ تمتّع یا عمرۀ مفرده،
- «مسألۀ 690» اگر کسی با احرام عمره وارد مکۀ معظّمه شد و پس از ورود او را به ناحق بازداشت کردند
- «مسألۀ 691» کسی که از عمرۀ مفرده یا حج منع شده
- «مسألۀ 692» اگر پس از احرام عمره یا حج برای بدهی که دارد او را بازداشت کردند
- «مسألۀ 693» اگر پس از احرام عمره یا حج برای وارد شدن در مکه یا انجام اعمال از او پولی را به ناحق مطالبه میکنند
- «مسألۀ 694» اگر پس از احرام راه را بر او بستند ولی راه دیگری هر چند دورتر باز است
- «مسألۀ 695» اگر پس از احرام حج از وقوف به عرفات و مشعر یا یکی از آنها- بهگونهای که سبب فوت حج میشود
- «مسألۀ 696» اگر پس از وقوف در مشعر به طور کلی از رفتن به منیٰ و مکۀ معظّمه منع شد
- «مسألۀ 697» اگر پس از وقوف در مشعر فقط از رفتن به منیٰ یا انجام اعمال آن منع شد،
- «مسألۀ 698» اگر پس از انجام اعمال منیٰ در روز عید از ورود به مکه یا انجام اعمال آن منع شد
- «مسألۀ 699» اگر پس از انجام اعمال منیٰ در روز عید و انجام اعمال مکه
- «مسألۀ 700» کسی که مصدود شد اگر اطمینان یا مظنّه دارد
- «مسألۀ 701» کسی که از انجام عمرۀ تمتّع و حج تمتعِ واجب منع شده و به دستوری که گفته شد
- 2- احکام محصور:
- «مسألۀ 702» اگر کسی احرام عمره بسته و در اثر بیماری نمیتواند وارد مکه شود
- «مسألۀ 703» اگر احرام عمره بسته و وارد مکۀ معظّمه شده و در اثر بیماری خودش نمیتواند طواف و سعی را بجا آورد،
- «مسألۀ 704» اگر کسی احرام حج بسته ولی در اثر بیماری نمیتواند به عرفات و مشعر برود
- «مسألۀ 705» آنچه راجع به شخص مصدود از اعمال منیٰ و مکه یا فقط از اعمال مکه
- «مسألۀ 706» چنانکه گفته شد پس از قربانی و تقصیر، زن بر محصور حلال نمیشود.
- «مسألۀ 707» اگر معلوم شد نایبِ شخص محصور قربانی را انجام نداده و محصور به اعتماد او برخی از محرمات احرام را مرتکب شده است،
- «مسألۀ 708» اگر محصور پس از فرستادن قربانی یا پول آن حالش بهتر شد
- «مسألۀ 709» محصور اگر پیش از رسیدن قربانی به مقصد از روی ضرورت و ناچاری سر خود را تراشید
- «مسألۀ 710» چنانکه گفته شد زمان و مکان مقرر برای ذبح قربانی محصور در احرام حج روز عید در منیٰ است؛
- «مسألۀ 711» اگر کسی تصادف کرد و با همان حال او را به میقات بردند و مُحرم شد احرام او صحیح است.
- «مسألۀ 712» اگر پس از احرام در اثر مانعی غیر از منع ظالم،
- «مسألۀ 713» مستحب است انسان هنگام احرام عمره یا حج با پروردگار خود شرط کند
- «مسألۀ 714» مُحرم نمیتواند به قصد رفتن به زیارت مدینۀ منوّره یا مقاصد دیگر احرام خود را به هم زند.
- «مسألۀ 715» سجده نمودن بر سنگهایی که در مسجدالحرام یا مسجد النّبی صلی الله علیه و آله و سلم
- «مسألۀ 716» شرکت در نمازهای جماعت که در مسجدالحرام یا مسجد النّبی صلی الله علیه و آله و سلم
- «مسألۀ 717» اگر کسی پس از انجام عمرۀ تمتّع و خارج شدن از احرام مریض شد
- «مسألۀ 718» اگر زن بعد از اعمال منیٰ در روز عید حائض شد
- «مسألۀ 719» اگر زن پس از انجام اعمال خود خون دید و شک کرد آیا در حال طواف حائض شده یا بعد از آن،
- «مسألۀ 720» بنابر احتیاط واجب برای زنها نیز پوشیدن دو لباس احرام به عنوان لنگ و رداء لازم است؛
- «مسألۀ 721» روزه گرفتن در ایام تشریق
- «مسألۀ 722» قربانیهایی که به عنوان کفاره بر مُحرم واجب میشود
- «مسألۀ 723» کسی که به نیّت عمرۀ تمتّع احرام بسته اگر بر حسب اتفاق حج از او فوت شود،
- «مسألۀ 724» اگر با عین پول یا جنسی که زکات یا خمس به آن تعلّق گرفته جامۀ احرام بخرد،
- «مسألۀ 725» بنابر احتیاط لقطۀ حرم،
- بخش سوم: اعمال و آداب مدینۀ منوّره
- اشاره
- فصل اول: اهمیت زیارت مدینۀ منوّره
- فصل دوم: در زیارت رسولخدا صلی الله علیه و آله و سلم و کیفیت آن
- فصل سوم
- اشاره
- 1- بر حسب حدیث صحیح حضرت امام صادق علیه السلام فرمودند:
- 2- و بر حسب آنچه مرحوم مجلسی در بحارالانوار «2» از شیخ مفید و سید بن طاووس و شهید اول و دیگران نقل کرده،
- 3- پس نزد منبر برو و آن را با دست خود مسح کن،
- 4- پس از آن بایست در روضه که بین منبر و قبر واقع شده و بگو:
- 5- پس به طرف مقام جبرئیل علیه السلام که زیر ناودانی است
- 6- پس دو رکعت نماز نزد ستون «ابِی لُبابه»
- 7- و در مقام جبرئیل علیه السلام این دعا نیز وارد شده است:
- فصل چهارم: زیارت رسولخدا صلی الله علیه و آله و سلم هنگام وداع
- 1- کافی و تهذیب به سند صحیح از حضرت امام صادق علیه السلام نقل کردهاند:
- 2- و کفعمی در مصباح فرموده
- 3- و این زیارت نیز برای وداع آن حضرت مناسب است؛
- فصل پنجم: در زیارت حضرت زهرای مرضیّه علیها السلام
- فصل ششم زیارت ائمۀ بقیع،
- فصل هفتم: زیارت ائمۀ بقیع هنگام وداع
- فصل هشتم زیارت ابراهیم فرزند رسولخدا صلی الله علیه و آله و سلم و فاطمه بنت اسد مادر حضرت امیر علیه السلام و حضرت حمزه عموی آن دو بزرگوار و سایر شهدای احد:
- فصل نهم: زیارت سایر مساجد و مشاهد مدینۀ منوّره
- فصل دهم: زیارت امیناللّه و زیارت وارث و دو زیارت از زیارات جامعه
- فصل یازدهم: دعای کمیل و دعای امام حسین علیه السلام در عصر روز عرفه:
- فصل دوازدهم برخی از دعاهای مختصر و جامع که در هر حال و هر جا خواندن آنها مناسب است؛
- اشاره
- 1- دعایی که بر حسب نقل مرحوم مجلسی، رسولخدا صلی الله علیه و آله و سلم آن را در شب پانزدهم شعبان میخواندند.
- 2- دعای منسوب به حضرت مهدی علیه السلام:
- 3- دعایی که در مصباح کفعمی از حضرت امام صادق علیه السلام به عنوان تعقیب نمازها نقل شده است، ولی خواندن آن در هر حال مناسب است:
- 4- دعایی که شیخ طوسی (ره) در مصباح المتهجّد نقل کرده و فرموده:
- جدیدترین استفتائات حج و عمره
- اشاره
- نیّت حج و عمره
- استطاعت
- «سؤال 4» کسانی که میتوانند آزاد به حج بروند،
- «سؤال 5» شخصی اسمش پس از چند سال برای حج درآمده ولی فعلًا فقیر است،
- «سؤال 6» آیا اصولًا فروختن فیش حجِ واجب
- «سؤال 7» شخصی چهار پسر دارد و برای همۀ آنها زن گرفته است
- «سؤال 8» پدری که بعد از ثبت نام برای حج فوت کرده
- «سؤال 9» شخصی قبلًا حج بر او مستقر نشده
- «سؤال 10» شخصی که دارایی او قریب هفتصد و پنجاه هزار تومان
- «سؤال 11» اگر کسی در میقات مستطیع شود
- «سؤال 12» در مواردی که نهاد یا ارگانی فردی را به حج میفرستد
- «سؤال 13» اگر کسی که خودش مستطیع است از دیگری نایب شود
- «سؤال 14» شخصی واجد شرایط حج میباشد ولی نوهای دارد که شرعاً و عرفاً به زن احتیاج دارد
- «سؤال 15» آیا کسی که از منافع خمس و زکات گرفته
- «سؤال 16» شخصی طبق وصیت پدر که پول به حساب سازمان حج واریز کرده است
- «سؤال 17» شخصی بجز برای قربانی استطاعت حج را داراست،
- «سؤال 18» فردی از جانب شخص متوفّی که مستطیع بوده ثبتنام میکند
- «سؤال 19» خانمی هستم که خود و شوهرم هر دو شاغل میباشیم،
- «سؤال 20» افرادی که از قبل مستطیع بودهاند ولی تاکنون به حج نرفتهاند و اکنون جهت انجام اعمال حج به تنهایی قادر به انجام
- «سؤال 21» نظر به اینکه میگویند زن وقتی که به نکاح شوهرش در آمد
- «سؤال 22» اگر زنی نفقهخور کسی نباشد
- «سؤال 23» برخی از خانمها از دارایی خود مقداری به فرزندان خود هبه میکنند،
- «سؤال 24» اینجانب مادری هستم که دارای فرزندی میباشم که از لحاظ عقلی نقصان ولی هوش خوبی دارد.
- «سؤال 25» خانمی مقداری پول به ایشان به ارث رسیده است که اگر آن را مصرف نکند استطاعت مالی برای سفر حج پیدا میکند؛
- «سؤال 26» خانمی در سال جاری دارای استطاعت مالی شده اما فرزند شیرخواری دارد
- «سؤال 27» پدری که دیۀ قتل فرزندش را گرفته،
- نیابت
- «سؤال 28» شخصی هنگام ثبتنام حج، دیگری را برای حج نایب قرار میدهد
- «سؤال 29» افرادی که قرائت نمازشان درست نیست
- «سؤال 30» کسانی که قرائت آنان صحیح نیست آیا میتوانند در حج و عمرۀ واجب یا مستحب نیابت کنند یا نه؟
- «سؤال 31» شخصی واجد شرایط نیابت نبوده و در میقات نیابتاً محرم شده ولی بعد از ورود به مکه
- «سؤال 32» اگر بین دو عمره کمتر از یک ماه فاصله شود
- «سؤال 33» کسی که در سعی یا طواف عمرۀ تمتع یا عمرۀ مفرده نیاز به نایب پیدا کرده است،
- «سؤال 34» افرادی با اینکه قرائتشان درست نیست
- «سؤال 35» آیا شخص زنده در موردی که میتواند نایب بگیرد
- «سؤال 36» آیا عمرۀ مفرده یا طواف مستحبی را میتوان به نیابت چند نفر انجام داد؟
- «سؤال 37» کسی را که روز عید قربان قبل از حلق دستگیر کردهاند
- «سؤال 38» افرادی که هر سال به حج میروند
- «سؤال 39» اگر کسی که نیابت از دیگری گرفته و به حج آمده از بعضی اعمال معذور باشد،
- «سؤال 40» بعضی خدمۀ کاروانها که به نیابت به حج آمدهاند ناچارند نیمۀ شب از مشعر برای انجام کارهای لازم به منیٰ بروند؛
- «سؤال 41» نایبی در احرام عمرۀ تمتع بعد از اینکه وارد مکه شد شک میکند
- «سؤال 42» کسی که برای خودش سالها پیش حج بجا آورده
- «سؤال 43» شخص مستطیعی پیش از آنکه اسمش درآید فوت کرده
- «سؤال 44» شخص اجیرِ حج بلدی از قم شده
- «سؤال 45» نایب چند ماه قبل از حج به بلد منوبعنه میرود و به عنوان نیابت حج حرکت میکند
- «سؤال 46» آیا شرط ایمانِ نایب که در نیابت در ذبح شرط است
- «سؤال 47» شخصی تمام اختیارات اموال پدرش را دارد و چون پدر نمیتواند خودش حج را بجا آورد،
- «سؤال 48» شخصی پس از آنکه به مدینه مشرّف شده جنون پیدا کرده است؛
- «سؤال 49» شخصی که به عنوان نیابت در مسجد شجره محرم شده
- «سؤال 50» هر گاه کسی به طوری مریض شود که پس از احرام عمره قادر به انجام اعمال نباشد،
- «سؤال 51» کسی که یک بار به عنوان خدمه حج بجا آورده
- «سؤال 52» کسانی که مجاز هستند در شب عید قربان بعد از درک اضطراری مشعر به منیٰ بروند،
- «سؤال 53» کسی که نایب بوده و عمرۀ تمتع را انجام داده
- «سؤال 54» شخصی برای حج از میّتی نیابت کرده
- «سؤال 55» نایبی که در وقت نایب شدن از معذورین نبوده
- «سؤال 56» اگر هنگام نیابت، نایب و منوبعنه بدانند که نایب جزو معذورین است
- «سؤال 57» کسی که نماز او صحیح نیست و برای حج به نیابت آمده و محرم شده است،
- «سؤال 58» پدری وصیت میکند که پسر بزرگتر به نیابت از او حج بجا آورد
- «سؤال 59» آیا جایز است در طواف عمرۀ تمتع یا طواف حج،
- «سؤال 60» وظیفۀ کسی که قدرت بر شنوایی و تکلم صحیح نداشته
- «سؤال 61» نایبی در حج تمتع، عمرۀ تمتع را به نیابت از منوبعنه انجام داده
- «سؤال 62» اگر پدر وصیت کند که فرزند ارشد برای او حج تمتع بجا آورد
- «سؤال 63» نایبی به حج رفته و پس از محرم شدن و یا بعد از ورود به حرم در اثر تصادف و امثال آن به جراحت یا اغماء مبتلا شده است،
- «سؤال 64» آیا یک نفر میتواند از جانب دو نفر عمرۀ مفرده بجا آورد؟
- «سؤال 65» اگر نایب طواف نساء را بجا نیاورد
- «سؤال 66» شخصی به تصور این که عمرۀ مفرده طواف نساء ندارد هر شب به نیابت از اموات و یا سفارش کنندگان از تنعیم محرم میشده
- «سؤال 67» در ایام حج زنان و افرادی که وظیفۀ آنان وقوف اضطراری است
- «سؤال 68» شخصی در ایران نیابت حج از دیگری را قبول کرده است. ا
- «سؤال 69» اینجانب قصد دارم به جای مرحوم پدرم به سفر عمره مشرف شوم؛
- میقات
- «سؤال 70» در طائف سه میقات وجود دارد و ما احتیاط میکنیم و در هر سه محل احرام را تجدید مینماییم.
- «سؤال 71» احرام از أدنیالحل که میقات عمرۀ مفرده است آیا باید از اولین نقطۀ حلّ
- «سؤال 72» کسی که از طریق عراق به مکه میرود
- «سؤال 73» احرام از محاذات میقات در فضا را کافی میدانید
- «سؤال 74» در حجةالوداع تعداد 70 یا 114 هزار نفر همراه رسولاکرم صلی الله علیه و آله و سلم محرم شدند.
- «سؤال 75» زمانی که هواپیما قصد فرود در فرودگاه جده دارد
- «سؤال 76» جنابعالی در جوابیۀ قبلی مرقوم داشتهاید:
- «سؤال 77» ایرانیان مقیم جدّه مانند اعضای سفارت و کارکنان هواپیمایی هر ماه عمره بجا میآورند؛
- احرام
- «سؤال 78» نظر به اینکه مسجد شجره را بزرگ کردهاند،
- «سؤال 79» اگر فردی هنگام احرام عاقل بوده و سپس به علت گرمی هوا دیوانه شود وظیفۀ همراهان او چیست؟
- «سؤال 80» اگر شخصی عالم به غصبیت لباس احرام بوده
- «سؤال 81» در صورتی که عالم به غصبیت لباس احرام نبوده
- «سؤال 82» در مناسک مرقوم فرمودهاید که: «اگر احرام برای حج از مکۀ قدیم میسور نباشد از جاهای دیگر جایز است.»
- «سؤال 83» قسمت مسقّفی که در منیٰ زده شده است در اصل به عنوان «طریق المشاة» میباشد
- «سؤال 84» بعد از اتمام حج تمتع اگر شخص از مکه خارج شود
- «سؤال 85» هر گاه جنب یا حائض از روی عمد و عصیان وارد مسجد شجره شود
- «سؤال 86» شخصی با احرام عمرۀ تمتع وارد مکه شده
- «سؤال 87» شخصی در حرم برای حج إفراد محرم شده
- «سؤال 88» اخیراً تونلهایی از اطراف مسجدالحرام به محلههای مختلف مکۀ مکرّمه که محل سکونت حجاج میباشد
- «سؤال 89» کسی که بعد از عمرۀ تمتع دیوانه شده
- «سؤال 90» دختری در کودکی یا اوایل بلوغ جنب شده و تاکنون ازدواج نکرده است
- «سؤال 91» آیا زنهای حائض میتوانند در مسجد شجره از یک در وارد شوند
- «سؤال 92» شخصی مقلد مجتهدی است که میگوید احرام حج تمتع باید از مکۀ قدیم باشد
- «سؤال 93» شخصی برای امور عادی خود قصد ورود به حرم را دارد
- «سؤال 94» کسی با احرام عمرۀ تمتع وارد مکۀ معظّمه گردید
- «سؤال 95» آیا وقف به حرکت و وصل به سکون در تلبیه جایز است؟
- «سؤال 96» شخصی بعد از خروج از مسجد شجره و قبل از عبور از بیدا،
- «سؤال 97» آیا در پوشیدن لباس احرام که به عنوان رداء استفاده میشود کیفیت خاصی معتبر است،
- «سؤال 98» اشخاصی مثل روحانی کاروان که زائرین را برای محرم شدن به مسجد شجره بردهاند،
- «سؤال 99» اینجانب یکی از جانبازان جنگ هستم که پای چپم تا نمیشود
- «سؤال 100» اخیراً در ایام تشریق پزشکان استفاده از ماسک را
- «سؤال 101» معمولًا حجاج وقتی محرم شده و تازه وارد مکه میشوند باید جهت تحویل گرفتن وسایل و اتاق به داخل هتل رفته
- «سؤال 102» با توجه به مسألۀ 125 و 127 مناسک، کاروانهایی که برای عمرۀ مفرده به مکه مشرف میشوند
- محرمات احرام
- «سؤال 103» چون اینجانب به عنوان خدمۀ کاروان برای حج مشرف شدهام
- «سؤال 104» به علت عادت در حرف زدن، در هنگام حج سه بار کلمۀ «به خدا» را در حرفهایم آوردهام.
- «سؤال 105» به کار بستن فتق بند
- «سؤال 106» هنگام رفتن به حرم و هنگام طواف، کفشهای خود را داخل کیسهای قرار دادم
- «سؤال 107» در حج بعد از حلق یا تقصیر از احرام خارج میشود ولی بوی خوش و نساء قبل از سایر اعمال بر حرمت خود باقی است.
- «سؤال 108» برای خود یک جفت دمپایی گرفتهام که در حالت احرام آنها را بپوشم
- «سؤال 109» جنابعالی در مناسک فرمودهاید که: محرم میتواند زیر لحاف یا پتو بخوابد
- «سؤال 110» حاجی در ایّامی که محرم است
- «سؤال 111» آیا برای جلوگیری از باز شدن لنگ لباس احرام میتوان چیزی شبیه دکمه به لنگ چسباند
- «سؤال 112» شخصی عمرۀ مفرده انجام داده و قبل از اینکه طواف نساء بجا آورد،
- «سؤال 113» جنابعالی در جواب استفتائی مرقوم داشتهاید:
- «سؤال 114» اگر شخصی از آسمان و در ارتفاع بسیار بالا از بیرون حرم وارد فضای معادل آن در حرم شده
- استظلال
- «سؤال 115» همانطور که حضرتعالی میدانید در ایام عمره،
- «سؤال 116» اینجانب در زمان حضرت امام (ره) از ایشان تقلید میکردم
- «سؤال 117» نظر به اینکه حجاج عمره بعد از پوشیدن احرام برای رفتن به مکۀ معظّمه
- «سؤال 118» در پارهای از مسائل حج که فتوای حضرتعالی با مراجع دیگر متفاوت است
- «سؤال 119» نظر به اینکه فتوای حضرتعالی در مورد استظلال در شب وجوب کفّاره است
- «سؤال 120» در ایام حج از روحانی کاروان شنیدم که گفت:
- طواف
- «سؤال 121» کسی نیّت طواف را در دل گذرانده
- «سؤال 122» شخصی در شوط دوم طواف شک میکند
- «سؤال 123» برای طواف داخل مسجدالحرام شدم ولی به علت خستگی خوابم برد
- «سؤال 124» کسی به علت بیماری و جراحی، بول او قطره قطره در کیسهای که میبندند میریزد،
- «سؤال 125» زنی که نایب شده اگر قبل از انجام طواف حج و یا نماز آن خون ببیند و
- «سؤال 126» کسی که بعد از تقصیر در عمرۀ تمتع متوجه شود وضوی او باطل بوده
- «سؤال 127» کسی در شوط آخر محدث شده است
- «سؤال 128» شخصی در حال طواف اندکی خون به بینی خود میبیند
- «سؤال 129» کسی که در شوط ششم طواف، نجاستی در بدن
- «سؤال 130» اگر فردی مبتلا به مرض صرع آنی باشد
- «سؤال 131» آیا حجاب زن در طواف مثل حجاب او در نماز است یا فرق میکند؟
- «سؤال 132» اگر مقداری از موهای سر زن یا جاهای دیگر بدن او در حال طواف ظاهر باشد،
- «سؤال 133» اگر طواف یا سعی یا نماز طواف در عمره به جهتی باطل شده باشد
- «سؤال 134» شخصی در دور پنجم عذری برایش پیش آمده،
- «سؤال 135» شخصی با علم به حرمت تماس با بدن زن نامحرم در حین طواف از روی شهوت با بدن زنی تماس میگیرد
- «سؤال 136» اگر حاجی از منیٰ برگشته و هنوز طواف واجب را بجا نیاورده است، آیا میتواند طواف مستحبی بجا آورد یا نه؟
- «سؤال 137» کسی به تصور اینکه طواف چهارده شوط است
- «سؤال 138» اینکه در بعضی موارد فرمودهاید: «باید طواف و سعی را اتمام و اعاده کند» آیا ترتیب هم لازم است؟
- «سؤال 139» آیا مُحرم قبل از انجام طواف خود- چه طواف عمره یا حج و چه طواف نساء- میتواند همین طوافها را برای معذور نیابت کند یا نه؟
- «سؤال 140» آیا بعضی از شوطهای طواف یا سعی برای کسانی
- «سؤال 141» در حال طواف چیزهایی از قبیل ساعت، انگشتر و لباس احرام از بعضی افراد میافتد
- «سؤال 142» اگر انسان بداند که پا گذاشتن روی چیزهای فوقالذکر مورد رضایت صاحبان آنها نیست،
- «سؤال 143» فرمودهاند جایز است از روی اختیار طواف و سعی را با چرخ و تخت و بر دوش دیگری بجا آورد
- «سؤال 144» طواف را از رکن یمانی شروع کرده به خیال حجرالأسود،
- «سؤال 145» کسی در شوط ششم طواف را رها کرده
- «سؤال 146» شخصی در حال طواف از روی اشتباه به قصد طواف وارد حجر اسماعیل علیه السلام میشود
- «سؤال 147» آیا میشود قبل از شوط چهارم، طواف را بدون عذر به هم زد و آن را از اول شروع کرد؟
- «سؤال 148» اگر کسی یک شوط طواف را از درون حجر اسماعیل علیه السلام بجا آورده
- «سؤال 149» افرادی بعد از انجام مقداری از طواف عمداً آن را رها میکنند
- «سؤال 150» شخصی در حال طواف، کعبه را بوسیده
- «سؤال 151» شخصی شوط اول طواف را خارج از مطاف و به قصد طواف انجام داده
- «سؤال 152» اگر کسی طواف عمره را فراموش کرد و
- «سؤال 153» شخصی در اثنای طواف به خاطر بوسیدن و لمس بیتاللّه الحرام از مسیر خود منحرف شده
- «سؤال 154» شخصی در اثنای طواف بر اثر فشار جمعیت چند گام به جلو رانده شده است
- «سؤال 155» شخصی در شوط اول طواف بوده که نماز جماعت شروع میشود
- «سؤال 156» اگر کسی طواف را فراموش کند یا باطل انجام دهد،
- «سؤال 157» اگر کسی از روی اشتباه طواف را از رکن یمانی شروع و به همانجا ختم کرده باشد
- «سؤال 158» کسی که میداند یا احتمال میدهد که مقداری از طوافش را بدون اختیار انجام میدهد
- «سؤال 159» مواردی که باید طواف را احتیاطاً تمام کند
- «سؤال 160» شخصی در عمرۀ تمتع بعد از تقصیر میفهمد طواف وسعی او باطل بوده
- «سؤال 161» کسی که از طواف- حتی در خارج مطاف- عاجز است
- «سؤال 162» اشخاصی که قادر به طواف نیستند آیا باید نایب بگیرند یا با تخت روان طواف داده شوند؟
- «سؤال 163» شخصی در عمرۀ تمتع پس از اتمام طواف به دلیل
- «سؤال 164» شخصی طواف خود را به هم میزند
- «سؤال 165» زنی با شوهرش که یک دور طواف را انجام داده بوده نیّت طواف کرده
- «سؤال 166» بعد از پایان هفت شوط چند قدمی را به قصد جزئیت پیموده است،
- «سؤال 167» شخصی بیش از چهار شوط از طواف انجام نداده
- «سؤال 168» کسی نتوانسته است بیش از دو شوط از طواف خود را انجام دهد
- «سؤال 169» کسی که وظیفهاش اتمام و اعادۀ طواف است،
- «سؤال 170» کسی در اثنای طواف آن را قطع کرده
- «سؤال 171» در اثر ناچاری برای نظافت مسجدالحرام عدهای را از مطاف خارج کردند
- «سؤال 172» اگر کسی در اثنای سعی متوجه شود که طواف او بیش از هفت شوط بوده
- «سؤال 173» شخصی طواف خود را انجام داده و بعداً دو شوط به قصد رجاء برای جبران نقص احتمالی بجا آورده است،
- «سؤال 174» شخصی بعد از اتمام طواف سهواً یک شوط زیاد کرده است
- «سؤال 175» شخصی چند متر از یک شوط را خراب کرده است
- «سؤال 176» شخصی شوط اول طواف را در حالی که ناقص بوده رها میکند
- «سؤال 177» شخصی به جهت عذری طواف را قطع کرد و موالات به هم خورد؛
- «سؤال 178» آیا مبادرت به طواف و نماز آن برای معذورین از طهارت مائیه، بلکه مطلق ذویالاعذار جایز است؟
- «سؤال 179» فردی که دارای قند خون بالایی است و در هنگام طواف نیازمند به تجدید وضو
- «سؤال 180» اگر طواف عمرۀ تمتع یا طواف حج را جهلًا ترک کرده
- «سؤال 181» در منیٰ روز دوازدهم ذیحجّه غسل کرده به قصد انجام اعمال مکّه
- «سؤال 182» آیا انسان میتواند قبل از انجام طواف نساء عمرۀ مفرده، دوباره برای عمرۀ مفرده دیگر محرم شود
- «سؤال 183» منظور از لزوم رعایت موالات عرفی در هنگام طواف چیست؟
- «سؤال 184» با توجه به جمعیت حاجیان در ایّام حج تمتع
- «سؤال 185» شخصی در طواف واجب در محدودۀ مطاف با توجه و التفات طواف را در محدوده شروع کرده
- «سؤال 186» شخصی چند شوط طواف را به جا آورده سپس آن را رها میکند
- «سؤال 187» کسانی که از ذویالاعذار محسوب میشوند نوعاً در ایام حج طبق نظر مقامات سعودی اجازۀ طواف در پایین را ندارند
- «سؤال 188» شخصی بعد از حج و انقضای ماه ذیحجّه متوجه شد طواف عمرۀ تمتع او یا طواف حج تمتع او باطل بوده است،
- «سؤال 189» حضرتعالی طواف پشت مقام را
- «سؤال 190» آیا برای اینکه یقین کنیم هفت دور طوافمان دقیقاً از جلوی حجرالأسود شروع میشود آیا میتوانیم قبل از رسیدن به حجرالاسود به صورت زیر نیّت کنیم:
- «سؤال 191» اگر فردی در حال طواف شک کند که شوط ششم است یا شوط هفتم وظیفۀ او چیست؟
- «سؤال 192» طواف و نماز طواف را با بدن نجس یا لباس نجس جهلًا و یا نسیاناً بجا آورده،
- «سؤال 193» با توجه به ازدحام جمعیت و اختلاط بین زنها و مردها در ایام حج
- «سؤال 194» با عنایت به اینکه مقام ابراهیم علیه السلام در ابتدا نزدیک کعبه قرار داشت
- شک در طواف
- «سؤال 195» اگر در اثنای طواف در صحت شوط سابق یا صحت جزئی از شوطی که مشغول است و محل آن گذشته است شک کند
- «سؤال 196» کسی در وقت طواف شک در شوطها پیدا کرد و بعد گمانش به یک طرف رسید
- «سؤال 197» اگر در حال طواف یا سعی و یا در نماز شک کند که شوط چندم و یا رکعت چندم است
- «سؤال 198» در مواردی که شخص در عدد شوطها شک میکند
- نماز طواف
- «سؤال 199» در موقعی که شخص طواف کرده و در اثر زیادی جمعیت نتوانسته است نزدیک مقام نماز بخواند
- «سؤال 200» احیاناً انسان میداند که اگر نماز طواف را شروع کند طواف کنندهها میآیند و او را حرکت میدهند
- «سؤال 201» اگر کسی نماز طواف را در غیر مقام ابراهیم علیه السلام بخواند
- «سؤال 202» آیا جایز است که نماز طواف واجب را احتیاطاً به نماز یومیه و یا به نماز طواف مستجبِ امام اقتدا کرد
- «سؤال 203» آیا «صلاة معادة» «1» در نماز طواف واجب مشروع است یا خیر؟
- «سؤال 204» کسی که هر چه کوشش میکند موارد غیر صحیح قرائت خود را تصحیح نماید، نمیتواند
- «سؤال 205» کسانی که قرائتشان درست نیست و میخواهند نماز طوافشان را به جماعت بخوانند،
- «سؤال 206» افرادی که قرائت صحیح نداشته و نماز طواف را به غلط خواندهاند
- «سؤال 207» اگر کسی مطمئن باشد قرائت یا سایر اذکار نمازش درست است
- «سؤال 208» آیا طواف در عمرۀ مفردۀ استحبابی حکم طواف واجب را دارد
- «سؤال 209» بعضی از مراجع فرمودهاند فاصله بین نماز طواف و طواف موجب بطلان طواف میشود،
- «سؤال 210» پس از تصحیح حمد و سوره آیا اعادۀ نماز طواف
- «سؤال 211» کسی که نماز خود را غلط میخواند و وقت تصحیح آن را ندارد
- «سؤال 212» شک در سجدههای نماز و نمازهای طواف و همچنین ظن در آنها چه حکمی دارد؟
- «سؤال 213» اگر کسی نماز طواف واجب را طوری بخواند که پشت مقام حضرت ابراهیم علیه السلام باشد
- سعی بین صفا و مروه
- «سؤال 214» در سعی صفا و مروه آیا لازم است سعی بین سنگهای مشخص کوه انجام گیرد؟
- «سؤال 215» کسی که به علت ندانستن مسأله، سعی صفا و مروه را در عمرۀ تمتع بجا نیاورده
- «سؤال 216» سکوهای مشترک بین مسجدالحرام و محل سعی برای زنهای حائض چه حکمی دارد؟
- «سؤال 217» شخصی شوط سوم سعی را به هم زده و با فاصلۀ اندکی هفت شوط دیگر بجا آورده و تقصیر نموده است،
- «سؤال 218» گاهی انسان در اثر ازدحام جهت رفتن برای سعی ناچار است از مسجدالحرام عبور کند،
- «سؤال 219» اگر از مروه شروع و به صفا ختم کرده و بعد فهمیده است وظیفۀ او چیست؟
- «سؤال 220» اگر کسی یقین کند که هفت شوط سعی بین صفا و مروه را تمام کرده است ولی بعد از تقصیر متوجه شود که پنج شوط بوده،
- «سؤال 221» شخصی در حال سعی در عدد شوطها شک میکند
- «سؤال 222» اگر هروله را در محل خود فراموش کند
- «سؤال 223» اگر بعد از گذشتن ماه ذیالحجّه بفهمد که سعی او در عمرۀ تمتع یا حج تمتع باطل بوده تکلیف چیست؟
- «سؤال 224» کسی که میتواند خودش سعی را انجام دهد، آیا میتواند سوار صندلی چرخدار شود
- «سؤال 225» در سعی آیا موالات در همۀ اشواط شرط است
- «سؤال 226» در صورتی که در ایام شلوغ به ویلچریها اجازۀ سعی در طبقۀ همکف داده نشود وظیفه چیست؟
- «سؤال 227» حضرتعالی در پاسخ به استفتایی فرمودهاید: «کسی که میتواند خودش سعی را انجام دهد
- «سؤال 228» در مورد فوق آیا در طواف هم میتوان چنین کرد؟
- «سؤال 229» در مورد عدم توان طواف یا سعی با صرف خوف ضرر و یا احتمال ناتوانی در انجام آن کافی است و یا اطمینان به ناتوانی باید باشد؟
- «سؤال 230» برخی زائران توان شروع طواف یا سعی را دارند
- وقوف به عرفات و مشعر
- «سؤال 231» اگر موقف دو روز اختلاف داشته باشد وظیفه چیست؟
- «سؤال 232» شخصی وقوف اختیاری عرفات را درک کرده و قبل از رفتن به مشعر بیهوش شده است؛
- «سؤال 233» عدهای در شب دهم ذیحجّه در مکانی که به آنها گفته بودند مشعر است اطمینان نمودند و نیّت وقوف کردند،
- «سؤال 234» شخصی وقوف عرفات و مقداری از وقوف شبانۀ مشعر را درک کرده
- «سؤال 235» آیا درک اضطراری مشعر برای معذورین و زنان با صدق مسمّای وقوف کافی است؟
- «سؤال 236» در شب عید قربان گاهی در اثر ترافیکِ وسایل نقلیه، رسیدن به سرزمین مقدس مشعرالحرام با تأخیر صورت میگیرد؛
- «سؤال 237» حاجی بعد از وقوف به عرفات سکتۀ مغزی کرده
- «سؤال 238» اگر حاجی- پس از درک وقوف عرفات- در مشعرالحرام صاحب عذر (مانند خوف دستگیری و ...) شود
- اعمال منیٰ
- رمی جمرات
- «سؤال 240» کسانی که به عنوان راهنما همراه معذورین در شب جهت رمی جمره میروند،
- «سؤال 241» آیا جایز است زنانی که میتوانند در روز رمی کنند
- «سؤال 242» کسی که معذور است و باید خودش در شب رمی کند،
- «سؤال 243» زنهایی که از وقوف اختیاری مشعر عاجز میباشند
- «سؤال 244» کسی که میخواهد به نیابت دیگری رمی جمرات کند
- «سؤال 245» کسی که نمیتواند در روز عید رمی کند
- «سؤال 246» سنگریزههایی در مشعر موجود است و معلوم است از خارج از مشعر آوردهاند
- «سؤال 247» زنی که احتمال بدهد رمی باعث قاعدگی او میشود
- «سؤال 248» اگر کسی میداند یک روز رمی را ترک کرده است ولی نمیداند که روز دهم بوده یا یازدهم و یا دوازدهم،
- «سؤال 249» اگر بعد از انداختن سنگ به هر سه جمره یقین کند
- «سؤال 250» اگر شخصی قبل از رمی به حال بیهوشی و اغماء درآید بعضی فرمودهاند:
- «سؤال 251» همانگونه که مستحضرید جمرات سهگانه را بازسازی و توسعه دادهاند
- «سؤال 252» اطراف بعضی از کوههای مکه که داخل حرم است
- «سؤال 253» آیا رمی در طبقات بالا هم صحیح است؟
- «سؤال 254» کسانی که بهعنوان راهنما و مراقب همراه معذورین شب دهم پس از وقوف اضطراری به منیٰ میروند
- «سؤال 255» در شب دهم ذیحجّه مراقبینی که همراه معذورین پس از وقوف اضطراری مشعر، به منیٰ میروند
- «سؤال 256» اگر روز عید قربان رمی جمره قبل از قربانی واقع شود
- قربانی
- «سؤال 257» اگر کسی به انسان نیابت دهد که برای او قربانی کند
- «سؤال 258» اگر در اثر ندانستن مسأله یا عدم اطلاع از غروب آفتاب قربانی را در شب انجام دهد
- «سؤال 259» اگر کسی به فردی نیابت دهد که برای او قربانی کند،
- «سؤال 260» اگر ذبح در منیٰ تا اواخر ذیحجّه برای کسی ممکن باشد،
- «سؤال 261» اگر قربانی در منیٰ و در ایام تشریق ممکن نباشد
- «سؤال 262» در صورتی که ذبح در منیٰ میسور نباشد،
- «سؤال 263» با توجه به اینکه قربانی در زمان ما در منیٰ نوعاً ممکن نیست،
- «سؤال 264» اینجانب در موقع رمی جمرات در اثر ازدحام جمعیت از کاروان خود جدا شده و گم شدم.
- «سؤال 265» آیا ذبح در شب یازدهم برای کسی که نتوانسته در روز عید، قربانی کند جایز است؟
- «سؤال 266» آیا محرم میتواند قبل از رمی جمرۀ عقبه و قربانی برای خود،
- «سؤال 267» با توجه به مسألۀ تقسیم قربانی به سه قسمت
- «سؤال 268» در مناسک مرقوم فرمودهاید: اعمال روز عید (رمی جمرۀ عقبه، ذبح قربانی، حلق و یا تقصیر) باید به ترتیب انجام شود.
- حلق و تقصیر
- «سؤال 269» اگر کسی در اثر ندانستن مسأله پس از قربانی از احرام خارج شود
- «سؤال 270» شخصی در عمرۀ تمتع به جای تقصیر از روی جهل یک مو از بدن خود کنده و اکنون متوجه شده است،
- «سؤال 271» کسانی که طواف و سعی را بر وقوفین مقدم میدارند
- «سؤال 272» اگر کسی در اثنای سعی تقصیر نماید وظیفهاش چیست؟
- «سؤال 273» اگر کسی در عمرۀ تمتع از روی جهل تقصیر را ترک کند
- «سؤال 274» اگر کسی تقصیر را در عمرۀ مفرده عمداً یا از روی جهل یا فراموشی ترک کند
- «سؤال 275» آیا بین عمرۀ تمتع و حج تمتع، ماشین کردن سر جایز است؟
- «سؤال 276» بین عمرۀ تمتع و حج که جایز نیست سر بتراشد،
- «سؤال 277» شخصی طواف عمره را بجا آورده و بدون نماز و سعی تقصیر کرده است،
- «سؤال 278» آیا کسی که تقصیر او محکوم به باطل بودن است
- «سؤال 279» کسی که در عمرۀ تمتع بعد از سعی تقصیر کرده و بعد شک میکند که تقصیرش صحیح بوده یا نه،
- «سؤال 280» اگر کسی تقصیر عمرۀ مفرده را فراموش کرده
- «سؤال 281» تقصیر و حلق در حج باید در روز باشد؛
- «سؤال 282» شخصی که قبل از انجام عمرۀ مفرده سر و صورت خود را تیغ زده است
- «سؤال 283» اشخاصی مثل روحانی کاروان که زائرین را برای اعمال طواف و نماز و سعی و ... میبرند
- «سؤال 284» مرد صروره بنابر احتیاط واجب باید سر خود رادر صحرای منیٰ بتراشد؛
- بیتوته در منیٰ
- «سؤال 285» امسال عدهای از حاجیان در روز دوازدهم بعد از ظهر به قصد کوچ و سفر، از منیٰ خارج شدند
- «سؤال 286» اینجانب در روز دوازدهم ذیحجّه با علم به اینکه ظهر شده
- «سؤال 287» یکی از علمای معاصر در مناسک خود نوشته است:
- «سؤال 288» مقدار شب برای کسی که در مکه به جای بیتوته در منیٰ به عبادت مشغول میشود چقدر است؟
- «سؤال 289» آیا قرائت قرآن یا دعا یا نگاه کردن به کعبه و یا نماز خواندن در مسجدالحرام جزو عباداتی محسوب میشود
- احکام بین عمره و حج
- عمرۀ مفرده
- «سؤال 293» انجام عمرۀ مفرده در ماههای حج پیش از عمرۀ تمتع جایز است یا خیر؟
- «سؤال 294» تأخیر عمرۀ مفرده در حج إفراد تا چه وقتی بدون عذر جایز است؟
- «سؤال 295» کسی که وظیفۀ او عمرۀ تمتع است و ندانسته به نیّت عمرۀ مفرده مُحرم شده است تکلیف او چیست؟
- «سؤال 296» شخصی در اثنای عمرۀ مفرده و در شوط پنجم سعی مریض شده
- «سؤال 297» شخصی چند عمرۀ مفرده بجا آورده و برای هیچ کدام طواف نساء نکرده،
- مسائل اختصاصی بانوان در حج و عمره
- «سؤال 298» اگر خانمی با فروش طلای خود که در شأن او بوده است اقدام به ثبتنام برای حج نماید
- «سؤال 299» اگر شوهر در اوایل ازدواج برای همسرش مقداری طلا و جواهرات بخرد
- «سؤال 300» آیا زنی که به نیابت از مردی محرم به احرام حج شد میتواند
- «سؤال 301» آیا پوشیدن مقنعه در حال احرام اشکال دارد؟
- «سؤال 302» در چه صورتی در حال احرام، زن اجازه دارد صورت خود را بپوشاند؟
- «سؤال 303» آیا در وجوب کوچ کردن بعد از ظهر روز دوازدهم، زنها هم حکم مردان را دارند یا نه؟
- «سؤال 304» در مناسک فرمودهاید: زنی که بترسد در برگشتن از منیٰ حائض یا نفساء شود
- «سؤال 305» زنی که حائض بوده ولی نمیدانسته و اعمال عمره را بکلی بجا آورده است
- «سؤال 306» خانمی بعد از انجام اعمال روز دهم به دلیل حیض و ضیق وقت، طواف حج و طواف نساء خود را به نایب واگذار کرد
- «سؤال 307» اگر خانمی در حج برای جلوگیری از عادت ماهیانه قرص بخورد
- «سؤال 308» آیا حائض و جنب میتوانند از مقدار توسعهیافتۀ مسجدالحرام و مسجد النّبی صلی الله علیه و آله و سلم عبور کنند؟
- «سؤال 309» زنها در بعضی موارد باید بین تروک حائض و افعال مستحاضه جمع کنند.
- «سؤال 310» زنی به قصد عمرۀ مفرده همراه کاروان وارد مدینۀ منوره میشود،
- «سؤال 311» زن با احرام عمرۀ مفرده وارد مکه شد
- «سؤال 312» اگر زنی به نیّت عمرۀ مفرده محرم شود
- «سؤال 313» زنی روز هشتم ذیحجّه خون میبیند و خیال میکند حیض است،
- «سؤال 314» زنی که عادت ماهانهاش مثلًا شش روز بوده است
- «سؤال 315» زن مستحاضه که باید غسل کند و وضو بگیرد
- «سؤال 316» زن مستحاضه که باید برای هر نماز و طواف غسل کند،
- «سؤال 317» زنی که حیض نمیشود
- «سؤال 318» زنهایی که برای جلوگیری از قاعدگی از قرص استفاده میکنند
- «سؤال 319» خانمها با خوردن قرص یا استعمال آمپول جلوی خون جاری را میگیرند و قطع میکنند
- «سؤال 320» زنی بعد از وقوفین حیض میشود
- «سؤال 321» زنی در حال طواف مستحاضۀ قلیله میشود؛ وظیفۀ او چیست؟
- «سؤال 322» زن مستحاضهای بعد از غسل و وضو مشغول طواف میشود و در اثنای طواف لک میبیند؛ وظیفۀ او چیست؟
- «سؤال 323» زنی به تصور اینکه پاک شده است طواف انجام میدهد
- «سؤال 324» اگر صاحب عادت وقتیه و عددیه که عددش مثلًا هفت روز است،
- «سؤال 325» بعضی از زنان به جهت خوردن قرص، نظم عادت ماهانهشان به هم میخورد
- «سؤال 326» زنی که مسأله نمیدانسته بعد از پاک شدن از حیض خیال میکرده جنب است
- «سؤال 327» زنی عمرۀ تمتع را انجام داده و بعد متوجه شده که طواف او باطل بوده است،
- «سؤال 328» زنی که عادت وقتیه و عددیه داشته و مثلًا روز هفتم ماه پاک میشده
- عدول در حج و عمره
- «سؤال 329» کسی که برای حج مستحب وارد مکه شده اگر ببیند وقت تنگ است،
- «سؤال 330» اگر بعد از نیّت عمره و احرام مجدداً برای عمرۀ دیگر محرم شود-
- «سؤال 331» شخصی در میقات برای خودش مُحرم میشود و تلبیه میگوید،
- «سؤال 332» کسی که به احرام عمرۀ مفرده وارد مکه میشود،
- «سؤال 333» کسی که حج إفراد بر او واجب و متعیّن است
- «سؤال 334» بعضی از فقهای عظام فرمودهاند: کسی که عمرۀ مفردۀ مستحبی در ماههای حج انجام دهد
- کفارات
- «سؤال 335» شخص محجوری علاوه بر صدمه دیدن خود،
- «سؤال 336» آیا در کفارۀ حج ذابح هم در زمان ذبح باید قصد کفاره کند؟
- «سؤال 337» در کفارۀ حج که ذبح لازم است به هر فقیر تا چه مقدار میتوان گوشت قربانی را داد
- «سؤال 338» اینجانب در احرام عمرۀ تمتع مجبور به استفاده از ماشین سر پوشیده شدم.
- «سؤال 339» در یک مکان مذهبی، گوسفندهایی را که حاجیان به عنوان کفارۀ حج بر عهده دارند،
- «سؤال 340» کفارهای که در اعمال حج واجب میشود آیا پوست و کلۀ آن گوسفند را میشود جهت دستمزد به قصاب داد؟
- «سؤال 341» کفارهای که در اعمال حج واجب میشود آیا وقت معیّنی دارد؟
- «سؤال 342» در مورد کفارۀ حج یا عمره که ذبح گوسفند لازم است
- «سؤال 343» در کفارۀ حج که ذبح گوسفند لازم است در صورتی که مقداری از گوشت جهلًا به سادات فقیر داده شده تکلیف چیست؟
- «سؤال 344» در کفاره حج که ذبح گوسفند لازم است در صورتی که پس از توزیع گوشت
- «سؤال 345» مقدار کمی از گوشت کفاره را که خوردنش را اجازه فرمودهاید
- «سؤال 346» مصرف گوشت کفارههای در حال احرام چیست؟
- اماکن حج
- نماز در حرمین شریفین
- «سؤال 349» تا چه اندازه اجازه داریم در حرمین شریفین روی فرش سجده کنیم
- «سؤال 350» در هنگام اقامۀ نماز جماعت در مسجدالحرام آیا رعایت اتصال صفوف لازم است؟
- «سؤال 351» تکلیف حجاج بیتاللّه الحرام برای نماز در هتلهای مکه و مدینه
- «سؤال 352» کسی که در مکه قصد اقامت ده روزه کرده است
- «سؤال 353» در عرفات و منیٰ و مشعر و بعد از مراجعت از اماکن مزبور
- «سؤال 354» کسی که قصد کرده تا پایان روز هشتم ذیحجّه در مکه بماند
- «سؤال 355» آیا در مسافرخانهها یا هتلهای مکه و مدینه میتوان نماز جماعت برپا نمود؛
- «سؤال 356» با توجه به سنگفرش بودن بیشتر مسجدالحرام
- «سؤال 357» آیا در نماز جماعت اهل سنّت،
- «سؤال 358» در نماز جماعت مسجدالحرام و مسجد النبی صلی الله علیه و آله و سلم معمولًا قنوت را در رکعت آخر
- «سؤال 359» با توجه به اینکه تقیه در این زمان به خاطر ترس از قتل و ضرب و جرح نیست
- «سؤال 360» بردن حصیر به مسجدین برای سجده،
- «سؤال 361» در نماز جماعت با اهل سنّت که قرائت حمد و سوره را هر چند به نحو حدیث نفس واجب میدانید،
- «سؤال 362» هنگام همراهی با جماعت اهل سنّت و خواندن حمد و سوره،
- «سؤال 363» اگر انسان در جماعت اهل سنّت شرکت کرد و از روی غفلت یا جهالت و یا فراموشی حمد و سوره را نخواند
- شک بعد از اعمال
- تقیّه در حج
- مسائل متفرقه
- «سؤال 367» خداوند به یکی از مؤمنین توفیق داده که امسال دو بار به مکه مشرّف شده
- «سؤال 368» وظیفۀ روحانیون کاروانها بیان مناسک حج است
- «سؤال 369» اگر دیگران از رفع عذر شخص معذور مأیوس باشند،
- «سؤال 370» کسی که وظیفۀ او وضوی جبیرهای و تیمم است
- «سؤال 371» فرمودهاید: «اگر از طرف قاضیِ مکه حکم شد که فلان روز عید است
- «سؤال 372» شخصی غسل مسّ میّت بر گردنش بوده
- «سؤال 373» اینجانب مدیر گروه حج میباشم و اعمال حجی که انجام میدهم مستحبی است،
- «سؤال 374» آیا مقداری از سنگ صفا و مروه یا مشعر را میشود با خود آورد؟
- «سؤال 375» مریض با احرام عمرۀ تمتع یا عمرۀ مفرده وارد مکه شده ولی از انجام طواف و سعی عاجز است،
- فهرست اصطلاحات و اماکن
- «الف»
- «ب»
- «ت»
- «ج»
- «ح»
- «خ»
- «د»
- «ر»
- «ص»
- «ظ»
- «ع»
- «ف»
- «ق»
- «م»
- 55- «ما فی الذمّه»:
- 56- «مطاف»:
- 57- «مقام ابراهیم علیه السلام»:
- 58- «محل اشکال یا محل تأمّل است»:
- 59- «مسلوس و مبطون»:
- 60- «مستقرّ»:
- 61- «مُحْدث»:
- 62- «مَأزمَین»:
- 63- «مسکین»:
- 64- «مُحْرم»:
- 65- «مُحِلّ»:
- 66- «مُجْزی هست»:
- 67- «مزدلفه»:
- 68- «مدّ طعام»:
- 69- «متمکّن»:
- 70- «مستجار»:
- 71- «مسجد شجره»:
- 72- «مسجد غدیر خم»:
- 73- «مسجد مباهله»:
- 74- «مسجد فضیخ»:
- 75- «مسجد ردّ الشمس (مسجد فضیخ در روایات شیعه)»:
- 76- «مسجد سلمان»:
- 77- «مستحاضه»:
- 78- «مشربۀ امّ ابراهیم»:
- «ن»
- «و»
- «ی»
احکام عمره مفرده و بعضی آداب مکه معظمه و مدینه منوره
مشخصات کتاب
سرشناسه : منتظری، حسینعلی، 1301 - 1388.
عنوان و نام پدیدآور : احکام عمره مفرده و بعضی آداب مکه معظمه و مدینه منوره/حسینعلی منتظری.
مشخصات نشر : قم: ارغوان دانش ، 1386.
مشخصات ظاهری : 208 ص.؛ 11/5×8س م.
شابک : 5000 ریال : 964-2768-06-6
وضعیت فهرست نویسی : برون سپاری.
یادداشت : چاپ دوم.
یادداشت : عنوان دیگر: احکام و مناسک حج.
عنوان دیگر : احکام و مناسک حج.
موضوع : حج -- فتواها
موضوع : فقه جعفری -- رساله عملیه
رده بندی کنگره : BP188/8 /م865الف27 1386
رده بندی دیویی : 297/357
شماره کتابشناسی ملی : 1159461
[تقسیم مطالب]
بِسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِیمِ «الْحَمْدُ للّهِ رَبِّ العَالَمِینَ
و الصَّلوهُ و السَّلامُ عَلیٰ خَیرِ خَلقِهِ مُحَمَّد وَ آلِهِ الطّاهِرین
وَ لَعْنَهُ اللّهِ عَلیٰ اعْدائِهِم اجْمَعِینَ»
اما بعد، مطالب این رساله در سه بخش بیان می شود:
بخش اول: حاوی بیان اجمالی اهداف معنوی و اجتماعی حج؛
بخش دوم: مشتمل بر بیان وجوب حج، شرایط، احکام، واجبات و آداب و سنن عمره و حج، در سه باب و یک خاتمه؛
بخش سوم: شامل اعمال و آداب مدینۀ منوّره و بعضی دعاهای مأثوره.
احکام و مناسک حج (منتظری)، ص: 14
بخش اول: بیان اجمالی اهداف معنوی و اجتماعی حج
اشاره
احکام و مناسک حج (منتظری)، ص: 17
آیین مقدس اسلام ما را به دینی هدایت کرده که جهانی است؛ و کتابی را به ما معرفی کرده که جاودانی است؛ و ما را پیرو پیامبری گردانیده که «رحمه للعالمین» است؛ و به سوی مرکزی دعوت کرده که محور اجتماع همگانی است.
موجودیت، استقلال، وحدت، حرکت و معنویت مسلمانان جهان به این مرکز وابسته است؛ و در سایۀ این مکان مقدس و این کعبه آمال، همسویی و مشارکت فعالانه و تبادل نظر در مسائل دینی به وجود خواهد آمد و نیازهای دینی و سیاسی ملتهای اسلامی طرح و چاره اندیشی خواهد شد.
[بیان أهداف حج در قرآن]
خداوند حکیم در قرآن کریم به همۀ این مسائل در کلمۀ جامع:
«قِیٰاماً لِلنّٰاسِ» اشاره می کند و می فرماید:
«جَعَلَ اللّٰهُ الْکَعْبَهَ الْبَیْتَ الْحَرٰامَ قِیٰاماً لِلنّٰاسِ» «1»: «خداوند، کعبه خانۀ محترم خود را وسیلۀ قوام مردم قرار داده است.»
و باز فرموده است:
«وَ أَذِّنْ فِی النّٰاسِ بِالْحَجِّ یَأْتُوکَ ... لِیَشْهَدُوا مَنٰافِعَ لَهُمْ» «2»: «ای ابراهیم! مردم را به حج بسیج کن تا بیایند ... و منافع خویش را مشاهده نمایند.»
و فرموده است:
«وَ إِذْ جَعَلْنَا الْبَیْتَ مَثٰابَهً لِلنّٰاسِ وَ أَمْناً» «3»: «به یاد آورید که ما خانۀ کعبه را مرجع و مأمن انسانها قرار دادیم.»
______________________________
(1)- سورۀ مائده (5): آیۀ 97.
(2)- سورۀ حج (22): آیات 27 و 28.
(3)- سورۀ بقره (2): آیۀ 125.
احکام و مناسک حج (منتظری)، ص: 18
و نیز خانۀ کعبه را به عنوان خانۀ عتیق و دیرینه معرفی می کند تا ارزشمندی و سابقه داری آن را نشان دهد؛ و اختصاص آن را به شخص یا گروه یا قوم و نژاد خاصی نفی کند؛ و ضیافتگاه همیشگی اهل توحید